عبدالعظيم در حضور امامان عليهم السلام
از حالات او معلوم مى شود كه وى به حضور سه تن از ائمه اطهار عليهم السلام رسيده و از آنها روايت مى كند، او از امام رضا و امام جواد و امام هادى عليهم السلام نقل حديث مى نمايد و در زمان امام هادى در گذشته است. عبدالعظيم در رى و نواحى آن از طرف آن حضرت وكيل بوده و از شيعيان سرپرستى مى كرده است، او در نزد ائمه اطهار سلام اللّه عليهم بسيار محترم و معزز و موثق بوده است.
او در عصر خود از بزرگان سادات اهل بيت و اعاظم مشايخ حديث بود، او روايت هاى متعددى از ائمه اطهار به واسطه و يا بلاواسطه نقل مى كند، علماى رجال و انساب در كتب خود از وى تجليل و تكريم مى كنند و فضايل و مناقب و محاسن او را مى ستايند و از شخصيت علمى و معنويش سخن مى گويند و از عبادت و زهد و پارسايى وى تعريف مى نمايند.
مقام او در نزد ائمه عليهم السلام
صاحب بن عباد در رساله خودگويد:ابوحماد رازى مى گفت: خدمت امام هادى رسيدم و از او مسائلى را كه نياز داشتم سؤال كردم، هنگامى كه خواستم از حضورش مرخص گردم، فرمودند: هر گاه برايت مشكلى پيش آمد و احتياج پيدا كردى از عبدالعظيم حسنى كه در نزد شما مى باشد، سؤال كن و سلام مرا هم به او برسان.
شيخ صدوق در امالى خود نقل مى كند، حضرت عبدالعظيم بر امام هادى عليه السلام وارد شد و عقايد خود را بر وى عرضه كرد، امام سلام اللّه عليه به او فرمودند: اى ابوالقاسم به خداوند سوگند اينهايى كه گفتى دين من و دين پدران من مى باشد، خداوند اين عقايد را براى بندگانش پذيرفته و راضى مى باشد، بر همان عقايد ثابت باش كه خداوند در دنيا و آخرت شما را ثابت بدارد.
ابونصر بخارى در انساب خود از عقبة بن عبيداللّه روايت مى كند كه شخصى از