يكى از اين آواره ها حضرت محدث عليم و سيد جليل و محدث نبيل عبدالعظيم حسنى بود، او از جور و ستم متوكل از منزل خود در مدينه بيرون شد و از شهرى به شهر ديگر و از ولايتى به ولايت ديگر مى رفت، او خود را از جامعه مخفى مى داشت تا آن گاه كه به طور ناشناس وارد شهر رى شد و در كوى بردگان در محله ساربانان در منزل يك نفر از شيعيان مخفى شد و سرانجام در همين شهر درگذشت.
نيابت عبدالعظيم از امام هادى عليه السلام
عبدالعظيم در شهر رى اقامت گزيد و معلوم نيست وى در چه سالى به رى وارد شد و در چه سالى جهان را وداع گفت و چند سال در آنجا زندگى كرد، ولى ورود او مصادف با ايام امامت حضرت هادى عليه السلام بوده است و در حيات امام هادى هم در گذشته است، و وفات حضرت عبدالعظيم بايد در حدود سال هاى 250 باشد، زيرا امام هادى در سال 254 در گذشته است.
عبدالعظيم حسنى در شهر رى مورد متوجه شيعيان شد و مردم متوجه او شدند. او در اوايل مخفيانه با مردم ملاقات مى كرد و نمى خواست كسى از بودن او در شهر رى آگاهى پيدا كند، ولى با مرور زمان همه شيعيان از وجود او در شهر رى مطلع شدند، آنها نزد او مى آمدند و مسائل شرعى خود را از وى سؤال مى كردند و مشكلات خود را با او در ميان مى گذاشتند، او گاهى مخفيانه از خانه بيرون مى شده و براى زيارت قبر يكى از فرزندان امام كاظم مى رفته است.
در روايتى كه در مسند عبدالعظيم حسنى نقل شده او از طرف امام هادى عليه السلام نيابت و وكالت داشته است و در شهر رى سرپرست شيعيان بوده، ابوتراب رويانى گويد: از ابوحماد رازى شنيدم مى گفت: من بر امام هادى عليه السلام در سر من رأى وارد شدم و چند مسأله از او سؤال كردم كه پاسخ مرا دادند، بعد كه خواستم با او وداع نمايم فرمود: هرگاه برايت مشكلى پيش آمد از عبدالعظيم حسنى سؤال كن و سلام مرا هم به او برسان.