359
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

موجودات محدود به خداوند) است، نه جسم است و نه صورت مى باشد، نه عرض است و نه جوهر بلكه او آفريننده و جسم دهنده اجسام و صورتگر صورتهاست و خالق عرضها و جواهر مى باشد. او پروردگار، ايجاد كننده و پديد آورنده همه چيز است.
و مى گويم: محمد بنده و فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و تا روز قيامت پس از او پيامبرى نخواهد آمد و شريعت او را خاتم شرايع و اديان سابقه مى دانم و پس از اسلام تا روز قيامت شريعت جديدى نخواهد آمد.
و معتقدم: امام، جانشين و ولى امر پس از پيامبر، اميرالمؤمنين على بن ابى طالب است و پس از او به ترتيب: حسن، حسين، على بن الحسين، محمد بن على، جعفر بن محمد، موسى بن جعفر، على بن موسى، محمد بن على امام هستند و پس از آنها امام ما تو هستى اى مولاى من.
حضرت متوجه او شده و فرمود: «و پس از من فرزندم حسن امام است پس چه جانشينى مردم پس از او خواهند داشت!».
و عبدالعظيم از امام پس از امام حسن عسگرى پرسش كرد و گفت: مولاى من مگر اين امام چگونه خواهد بود؟
امام پاسخ داد: «امام دوازدهم در خفا بسر مى برد و ديده نمى شود نامش را نيز نمى توان به تصريح به زبان آورد تا آن كه خروج كند و زمين را پس از آن كه از ستم و حق كشى و ظلم پر شده باشد، از داد و عدالت پر كند...».
فروا عبدالعظيم حسنى ايمان و اعتقاد خود را به گفته هاى حضرت چنين بيان كرد: «اقرار مى كنم و مى گويم: دوستدار آنان دوستدار خداست و دشمن آنان دشمن خدا، اطاعت از آنان اطاعت از خدا و معصيت كردن آنان معصيت خدا به شمار مى رود... و معتقدم: معراج حق است، سؤال در قبر حق است، بهشت حق است، دوزخ حق است، صراط حق است و ميزان حق است و ساعت (جزا) بدون ترديد فرا خواهد رسيد و


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
358

الف ـ دودمان درخشان: نسب شريف ايشان به ريحانه رسول خدا و سرور جوانان بهشت امام مجتبى حسن بن على بن ابى طالب مى رسد. عبدالعظيم حسنى فرزند عبداللّه بن على بن الحسن بن زيد بن الحسن بن على بن ابى طالب اميرالمؤمنين عليه السلا ۱ مى باشد و در دنياى حسب و نسب، دودمان و نژادى از اين والاتر و جليل تر كه خداوند بدانان عرب و مسلمين را سرافراز ساخت وجود ندارد.
ب ـ دانش و اعتبار ايشان: عبدالعظيم حسنى مردى ثقه، عادل، متعهد، عالم، فقيه و فاضل بود. ابوتراب رويانى مى گويد: شنيدم كه ابوحماد رازى مى گفت: خدمت امام هادى عليه السلام در سامرا رسيدم و سؤالاتى از احكام شرعى كردم و پاسخ گرفتم هنگامى كه خواستم با حضرت وداع كنم ايشان گفتند:
اى حماد! اگر در شهر و ناحيه خودت دچار مشكلى درباره احكام دين شدى درباره آن از عبدالعظيم حسنى بپرس و سلام مرا به او برسان. ۲ اين روايت فقاهت و دانش ايشان را بيان مى كند.
ج ـ عرضه عقيده خود بر امام هادى: سيد بزرگوار و جليل القدر عبدالعظيم حسنى خدمت امام هادى عليه السلام مشرّف شد و اعتقادات خود را بر ايشان عرضه كرد. در اينجا اين گفتگو را نقل مى كنيم:
يابن رسول اللّه صلى الله عليه و آله مى خواهم عقيده ام را بر تو عرضه كنم تا آنچه را درست مى دانى تأييد و تقويت كنى تا آن را همچنان حفظ كنم.
امام با تبسم فرمود: «اى ابوالقاسم بگو...» (عرضه كن).
و عبدالعظيم به بيان يكايك معتقدات خود پرداخته چنين گفت: «من مى گويم: خداوند متعال هيچ مانندى و شبيهى ندارد و فراتر از حد تعطيل (سكوت و توقف درباره صفات خدا به طور كامل) و تشبيه (تشبيه خداوند به ماديات و دادن صفات

1.م رجال نجاشى.

2.معجم رجال الحديث، ج ۱۰، ص ۵۲.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 122596
صفحه از 393
پرینت  ارسال به