سخاوى (م 902 هـ .): حالات او در اكثر كتب رجالى و تاريخى مانند شذرات الذهب، مفاكهة الخلّان، الضوء اللامع، البدر الطالع و النور السافر آمده است. ابن عماد در حوادث سال 902 درباره او مى گويد: «وفيها الحافظ شمس الدين... محمد السخاوى برع فى الفقه والعربية والقرآن...».
سخاوى، مى گويد: بيهقى در كتاب «المدخل»، درباره حديث «اختلاف امتى رحمة» و حديث «اقتداء» سخن به بيان آورده است. وى پس از ذكر حديث «نجوم»، درباره رجال اسانيد و راويان آن مى گويد:
از اين رو، طبرانى و ديلمى در مسند خود به يك لفظ آورده اند كه: «و جويبر ضعيف، و الضحاك عن ابن عباس منقطع» ۱ . ابن أبى شريف (م 906 هـ .): ذكر حالات او در الضوء اللامع، البدر الطالع، و الأنس الجليل، و... آمده است. ابن عماد، درباره او گفته است: «هو الشيخ الامام شيخ الاسلام ملك العلماء الأعلام».
وى با نقل سخن استادش ابن حجر عسقلانى، در حديث «نجوم» خدشه وارد ساخته كه در مباحث آتى، در سخنان مناوى به گفته وى برمى خوريم.
جلال الدين سيوطى (م 911 هـ .): شرح حالات وى در كتبى چون حسن المحاضرة، البدر الطالع، شذرات الذهب، مفاكهة الخلّان و... آمده است. ابن عماد در حوادث سال 911 درباره او گفته است: «و فيها، الحافظ جلال الدين السيوطى ... صاحب المؤلفات الفائقة النافعة».
سيوطى، در كتاب «الجامع الصغير من احاديث البشير النذير»، حديث «نجوم» را آورده و در پايان آن، حرف «ض» را كه نزد او رمز ضعيف بودنِ روايت است، بر آن نهاده است ۲ .
على متقى هندى (م 975 هـ .): حالات وى به شايستگى در النور السافر، سبحة المرجان، شذرات الذهب و ابجد العلوم، وارد شده است. ابن عماد درباره او گفته: «على المتقى... كان من العلماء العالمين و عباد الله الصالحين».
وى (متقى) در كتاب معروف خود «كنز العمال» و نيز در «منتخب كنز»، حديث نجوم را ذكر كرده و به همان نحو و شيوه حافظ سيوطى (استادش) آن حديث را تضعيف نموده است.
1.المقاصد الحسنة فى بيان كثير من الاحاديث المشتهرة على الألسنه، ص۲۶ ـ ۲۷
2.الجامع الصغير بشرح المناوى، ج۴، ص۷۶.