۶۴۴۵.تاريخ دمشقـ به نقل از شَعبى ـ: على عليه السلام پس از واقعه جمل ، پنجاه شب در بصره ماند ، سپس به كوفه رو آورد و عبد اللّه بن عبّاس را به جاى خود در بصره نهاد و ابن عبّاس در بصره بود تا آن كه به صِفّين رفت .
ابن عبّاس ، ابو اسود دُئِلى را بر نماز بصره ، و زياد را بر ماليات و بيت المال و امور ادارى بصره گمارد ، و زياد ، پيش تر هم كاتبش بود . آن دو مسئوليت بصره را به عهده داشتند تا ابن عبّاس از صِفّين ، باز آمد .
۶۴۴۶.شرح نهج البلاغة :امّا نخستين مَنصب [مهمّ ]زياد ، جانشينى ابن عبّاس در بصره بود كه در زمان خلافت على عليه السلام واقع شد .
به على عليه السلام خبر رسيد كه او لغزش هايى داشته است. پس نامه اى به او نگاشت و او را سرزنش و توبيخ كرد كه بخشى از نامه مذكور ، در نهج البلاغه هست و ما همان اندازه را كه [ سيّد ]رضى آورده بود ، پيش از اين ، شرح كرديم . ۱
و على عليه السلام ، سعد ، (بنده آزاد شده خويش) را به سوى زياد فرستاد تا او را براى آوردنِ مال بصره به كوفه ، برانگيزاند . ميان سعد و زياد ، كشمكش و درگيرى شد . سعد ، بازگشت و از زياد به نزد على عليه السلام شكايت كرد و عيب هايش را گفت . پس على عليه السلام به او نوشت :
«امّا بعد ؛ سعد مى گويد كه تو او را به ستم ، دشنام داده و تهديدش كرده اى و با تكبّر و گردنكشى با او روبه رو گشته اى . پس چه چيزْ تو را به تكبّر كشانده ، در حالى كه پيامبر خدا فرموده است : كبر ، رداى خداوند است . پس هر كه با خدا در آن بستيزد، خداوند خُردش مى كند ؟
سعد به من خبر داده كه تو در خوراك يك روز ، انواع غذاهاى رنگارنگ را فراهم مى آورى و هر روز به خود ، روغن مى مالى . چه مى شد اگر براى خدا ، چند روزى را روزه مى گرفتى و به خاطر خدا ، بخشى از موجودى ات را صدقه مى دادى و چندبار غذاى بى خورش مى خوردى ـ كه اين ، شعار صالحان است ـ !
آيا طمع دارى كه در نعمت ، بغلتى و به جاى آن كه به همسايه و بينوا و ناتوان و نادار و بيوه و يتيم ببخشى ، براى خود بردارى ، ولى پاداش صدقه دهندگان را ببرى ؟
و به من خبر رسيده كه تو چون نيكانْ سخن مى گويى و چون خطاكارانْ عمل مى كنى . اينك، اگر تو چنين مى كنى ، بر خود ، ستم كرده اى و عمل خويش را تباه ساخته اى . پس به سوى خدايت بازگرد تا كارت را سامان دهد ، و در كار خود ، ميانه روى كن و زيادى اش را براى روزگار نيازت به سوى پروردگارت پيش بفرست ، و يك روز در ميان به خود ، روغن بمال كه من شنيدم پيامبر خدا مى فرمايد : يك روز در ميان ، روغن بماليد و زياد روغن نزنيد .