۶۵۷۵.امام على عليه السلامـ در ديوان منسوب به ايشان ، از مرثيه اى كه در شهادت عمّار سرود ـ:
هان! اى مرگ كه مرا رها نمى كنى
مرا آسوده كن كه همه دوستانم رفتند .
مى بينم كه گزندت به دوستانم مى رسد
گويى كه راهنمايىْ تو را به سوى آنها مى برد .
۶۵۷۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :قاتل پسر سميّه را به آتش ، مژده ده .
۶۵۷۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ درباره عمّار ـ: كُشنده عمّار و [ به غنيمتْ ] بردارنده سلاح و لباس او در آتش اند .
۶۵۷۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آه بر عمّار! گروه سركش ، او را مى كشند . او آنان را به بهشت مى خواند و آنان ، او را به دوزخ مى خوانند .
۶۵۷۹.المناقب ، ابن شهرآشوب :راويان حديث به گِرد شُرَيك ، ۱ جمع شدند و از او خواستند كه گفته پيامبر صلى الله عليه و آله را كه «گروه سركش ، عمّار را مى كشند» ، برايشان نقل كند . خشمگين شد و گفت : آيا مى دانيد كه كشته شدن عمّار در ركاب على عليه السلام افتخارى براى على نيست ؟! براى عمّار ، افتخار است كه در ركاب على كشته شد .