523
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13

۶۶۳۳.تاريخ دمشقـ به نقل از ابو حُذَيفه اسحاق بن بِشْر ، در يادكردِ واقعه يَرموك ـ: و خالد [ بن وليد] به دنبال بخش اصلى سپاه دشمن بود تا آن كه در گردنه عُقاب ۱ به آنها رسيد و گردنه اى كه دامنه آن از غرب به سوى دشت دمشق كشيده شده بود ، جايگاه اصلى آنها بود .
چون سپاهيان خالد به اين دسته از سپاهيان روم رسيدند ، آنان پيش آمدند و از بالاى كوه بر سرشان ، سنگ ريختند . در اين هنگام ، اشتر با تنى چند از مسلمانان ، به سوى آنان پيش تاخت كه ناگهان به مردى غولْ پيكر از روميان برخوردند .
مالك به سوى آن مرد [ غول پيكر] رفت و جلويش ايستاد و هر دو بر روى صخره اى صاف قرار گرفتند . يكديگر را با شمشير زدند و اشتر ، دست آن مرد رومى را قطع كرد و رومى با شمشيرش ضربه اى به اشتر زد ؛ امّا آسيبى به او نرسيد . پس گلاويز شدند و روى صخره افتادند و سپس هر دو به پايين غلتيدند و اشتر ، در همان حال كه به آن مرد غول پيكر چسبيده بود و رهايش نمى كرد ، آغاز به خواندن اين آيه كرد : «بگو كه نماز و عبادت و زندگى و مرگم براى خدا ، پروردگار جهانيان است . شريكى ندارد و به اين ، فرمان يافته ام و من ، نخستين مسلمانم» .
مالك ، پيوسته اين [ آيه] را مى خواند تا [ از بالاى كوه] به قرارگاه لشكر و جايى هموار رسيدند . پس چون قرار يافت ، بر روى رومى پريد و او را كشت و در ميان لشكر فرياد زد : «عبور كنيد» . و روميان ، چون ديدند كه بزرگ آنها كشته شد ، گردنه را تخليه كرده ، فرار كردند .
گفته اند كه : اشتر ، بهترين سرباز جنگ يَرموك بود . نيز گفته اند : سيزده نفر را كشت .

1.گردنه عُقاب ، گردنه اى مُشرف به دشت دمشق است و كسى كه از دمشق به حِمْص مى رود ، از آن مى گذرد (معجم البلدان : ج ۲ ص ۸۵) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13
522

۶۶۳۳.تاريخ دمشق عن أبي حذيفة إسحاق بن بشرـ في ذِكرِ وَقعَةِ اليَرموكِ ـ: ومَضى خالِدٌ يَطلُبُ عُظمَ ۱ النّاسِ، حَتّى أدرَكَهُم بِثَنِيَّةِ العُقابِ ۲ ، وهِيَ تُهبِطُ الهابِطَ المُغَرِّبَ مِنها إلى غوطَةِ دِمَشقَ يُدرِكُ عُظمَ النّاسِ، حَتّى أدرَكَهُم بِغوطَةِ دِمَشقَ ، فَلَمَّا انتَهَوا إلى تِلكَ الجَماعَةِ مِنَ الرّومِ ، وأقبَلوا يَرمونَهُم بِالحِجارَةِ مِن فَوقِهِم ، فَتَقَدَّمَ إلَيهِمُ الأَشتَرُ وهُوَ في رِجالٍ مِنَ المُسلِمينَ ، فَإِذا أمامَهُم رَجُلٌ مِنَ الرّومِ جَسيمٌ عَظيمٌ ، فَمَضى إلَيهِ حَتّى وقَفَ عَلَيهِ ، فَاستَوى هُوَ وَالرّومِيُّ عَلى صَخرَةٍ مُستَوِيَةٍ ، فَاضطَرَبا بِسَيفَيهِما ، فَأَطَرَّ الأَشتَرُ كَفَّ الرّومِيِّ ، وضَرَبَ الرّومِيُّ الأَشتَرَ بِسَيفِهِ فَلَم يَضُرَّهُ ، وَاعتَنَقَ كُلُّ واحِدٍ مِنهُما صاحِبَهُ ، فَوَقَعا عَلَى الصَّخرَةِ ، ثُمَّ انحَدَرا ، وأخَذَ الأَشتَرُ يَقولُ ـ وهُوَ في ذلِكَ مُلازِمٌ العِلجَ لا يَترُكُهُ ـ : «قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُكِى وَمَحْيَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ الْعَــلَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَ لِكَ اُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ»۳ .
قالَ : فَلَم يَزَل يَقولُ ذلِكَ حَتَّى انتَهى إلى مُستَوَى الخَيلِ وقَرارٍ ، فَلَمَّا استَقَرَّ وَثَبَ عَلَى الرّومِيِّ فَقَتَلَهُ ، وصاحَ فِي النّاسِ : أن جوزوا .
قالَ : فَلَمّا رَأَتِ الرّومُ أنَّ صاحِبَهُم قَد قُتِلَ ، خَلَّوُا الثَّنِيَّةَ وَانهَزَموا .
قالوا : وكانَ الأَشتَرُ الأَحسَنَ فِي اليَرموكِ ، قالوا : لَقَد قَتَلَ ثَلاثَةَ عَشَرَ . ۴

1.عُظْمُ الأمرِ وعَظْمُه : مُعْظَمُه (لسان العرب : ج ۱۲ ص ۴۱۰ «عظم») .

2.ثنيّة العُقاب : وهي ثنيّة مشرفة على غُوطة دمشق ، يطؤها القاصد من دمشق إلى حِمص (معجم البلدان : ج ۲ ص ۸۵) .

3.الأنعام : ۱۶۲ و ۱۶۳ .

4.تاريخ دمشق : ج ۵۶ ص ۳۷۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 51777
صفحه از 621
پرینت  ارسال به