551
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13

۶۶۵۲.الغاراتـ به نقل از على بن محمّد بن ابى سيف ـ: چون عمروعاصْ مصر را اشغال كرد ، محمّد بن ابى حذيفة بن عتبة بن ربيعة بن عبد شمس ، زخمى شد .
عمرو ، محمّد را به سوى معاوية بن ابى سفيان فرستاد كه آن هنگام در فلسطين بود . پس معاويه او را در آن جا به زندان انداخت ؛ امّا ديرى نپاييد كه فرار كرد .
او پسردايى معاويه بود ؛ امّا با اين حال ، معاويه به مردم ، چنين نشان داد كه گويا رهايى او از زندان ، برايش خوشايند نبوده است . پس به شاميان گفت : چه كسى به دنبالش مى رود؟ مردم ، چنين پنداشتند كه معاويه دوست دارد او نجات يابد . [ به همين خاطر ، اعلام آمادگى نكردند؛ امّا ] مردى از [ قبيله ]خثعم كه نامش عبيد اللّه بن عمرو بن ظلام و مردى شجاع و از هواداران عثمان بود ، گفت : من به دنبال او مى روم .
پس با سوارانش رفت تا به حُوّارين ۱ رسيد . [ محمّد] به غارى در آن جا پناه برده بود . كاروانى آمد و چون چارپايان آنها براى گريز از باران به داخل غار رفتند ، او را ديدند و ترسيدند و رَم كردند .
چاروادارانى كه نزديك غار بودند ، گفتند : به خدا سوگند ، دور شدن اين چارپايان از غار ، مهم است و رم كردن آنها ، علّتى دارد . پس رفتند و به درون غار نگريستند و او را يافتند . وقتى بيرون مى آمدند ، عبيد اللّه بن عمرو بن ظلّام به آنان رسيد و از آنان درباره او پرسيد و مشخّصات او را برايشان گفت . [ چارواداران ]گفتند : آرى . هموست كه در غار است .
پس عبيد اللّه آمد و او را بيرون كشيد و چون دوست نداشت كه او را به نزد معاويه ببرد ، مبادا كه رهايش كند، همان جا گردنش را زد . خداوند متعال ، رحمتش كند!

1.حُوّارين ، از روستاهاى مشهور حلب و نيز نام قلعه اى در اطراف حمص است (معجم البلدان : ج ۲ ص ۳۱۵) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13
550

۶۶۵۲.الغارات عن عليّ بن محمّد بن أبي سيف :إنَّ مُحَمَّدَ بنَ أبي حُذَيفَةَ بنِ عُتبَةَ بنِ رَبيعَةَ بنِ عَبدِ شَمسٍ اُصيبَ لَمّا فَتَحَ عَمرُو بنُ العاصِ مِصرَ ، فَبَعَثَ بِهِ إلى مُعاوِيَةَ بنِ أبي سُفيانَ وهُوَ يَومَئِذٍ بِفِلَسطينَ ، فَحَبَسَهُ مُعاوِيَةُ في سِجنٍ لَهُ، فَمَكَثَ فيهِ غَيرَ كَثيرٍ ، ثُمَّ إنَّهُ هَرَبَ ـ وكانَ ابنَ خالِ مُعاوِيَةَ ـ فَأَرى مُعاوِيَةُ النّاسَ أنَّهُ كَرِهَ انفلاتَهُ مِنَ السِّجنِ ، فَقالَ لِأَهلِ الشّامِ : مَن يَطلُبُهُ ؟
وقَد كانَ مُعاوِيَةُ فيما يَرَونَ يُحِبُّ أن يَنجُوَ ، فَقالَ رَجُلٌ مِن خَثعَمٍ يُقالُ لَهُ : عُبَيدُ اللّهِ بنُ عَمرِو بنِ ظَلامٍ ، وكانَ شُجاعا وكانَ عُثمانِيّا : أنَا أطلُبُهُ ، فَخَرَجَ في خَيلِهِ فَلَحِقَهُ بِحُوّارينَ ۱ وقَد دَخَلَ في غارٍ هُناكَ ، فَجاءَت حُمُرٌ تَدخُلُهُ وقَد أصابَهَا المَطَرُ ، فَلَمّا رَأَتِ الرَّجُلَ فِي الغارِ فَزِعَت مِنهُ فَنَفَرَت .
فَقالَ حَمّارونَ ـ كانوا قَريبا مِنَ الغارِ ـ : وَاللّهِ إنَّ لِنَفرِ هذِهِ الحُمُرِ مِنَ الغارِ لَشَأنا، ما نَفَّرَها مِن هذَا الغَارِ إلّا أمرٌ ، فَذَهَبوا يَنظُرونَ ، فَإِذا هُم بِهِ فَخَرَجوا ، فَوافاهُم عُبَيدُ اللّهِ بنُ عَمرِو بنِ ظَلامٍ فَسَأَلهُم عَنهُ ووَصَفَهُ لَهُم ، فَقالوا لَهُ : ها هُوَذا فِي الغارِ ، فَجاءَ حَتَّى استَخرَجَهُ ، وكَرِهَ أن يَحمِلَهُ إلى مُعاوِيَةَ فَيُخَلِّيَ سَبيلَهُ ، فَضَرَبَ عُنُقَهُ ، رَحِمَهُ اللّهُ تَعالى . ۲

1.حُوّاريْن : من قرى حلب ، معروفة . وحُوّارين : حصن من ناحية حمص (معجم البلدان : ج ۲ ص ۳۱۵) .

2.الغارات : ج ۱ ص ۳۲۷ ؛ تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۰۶ عن هشام بن محمّد الكلبي نحوه وراجع الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۵۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 40440
صفحه از 621
پرینت  ارسال به