581
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13

۶۶۶۷.تاريخ اليعقوبىـ در يادكردِ بدعت هاى روزگار خلافت عثمان ـ: گروهى به على بن ابى طالب متمايل شدند و زبان به اعتراض بر عثمان گشودند .
يكى از آنان روايت كرده و گفته است : به مسجد پيامبر خدا وارد شدم . ديدم مردى زانو زده و چنان آه مى كشد كه گويى دنيا از آنِ او بوده و از دستش رُبوده اند و چنين مى گفت : شگفتا از قريش و دور كردن اين خلافت از خاندان پيامبرشان ، در حالى كه در ميان اين خاندان ، نخستين مؤمن و پسر عموى پيامبر خداست ، كه داناترين مردم و آگاه ترينِ ايشان به دين خدا و پُر بهره ترين آنان از اسلام و بيناترينِ آنان به راه و بهترين راهنما به راه راست است.
به خدا سوگند ، خلافت را از رهنماى رهيافته و پاك و پاكيزه ، دور داشتند و قصد اصلاح امّت و يا [ پيمودن ]راه درست مذهب را نداشتند ؛ بلكه دنيا را بر آخرت ، مقدّم داشتند . مرده باد اين قوم ستمكار و از رحمت الهى به دور باد!
به او نزديك شدم و گفتم : تو كيستى ، خدا رحمتت كند؟ و اين مرد كه مى گويى ، كيست؟
گفت : من مقداد پسر عمروم و آن مرد ، على بن ابى طالب عليه السلام است .
گفتم : آيا به اين امر برنمى خيزى تا من هم تو را يارى دهم؟
گفت : اى برادرزاده! اين ، كارى نيست كه با يك نفر و دو نفر به انجام رسد .
پس از آن كه بيرون آمدم ، ابو ذر را ديدم و ماجرا را برايش بازگفتم .
گفت : برادرم مقداد ، راست مى گويد .
سپس نزد عبد اللّه بن مسعود آمدم و ماجرا را گفتم .
گفت : باخبر شديم و كوششى نكرديم .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13
580

۶۶۶۷.تاريخ اليعقوبيـ في ذِكرِ أحداثِ ما بَعدَ استِخلافِ عُثمانَ ـ: مالَ قَومٌ مَعَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ ، وتَحامَلوا فِي القَولِ عَلى عُثمانَ .
فَرَوى بَعضُهُم قالَ : دَخَلتُ مَسجِدَ رَسولِ اللّهِ ، فَرَأَيتُ رَجُلاً جاثِياً عَلى رُكبَتَيهِ يَتَلَهَّفُ تَلَهُّفَ مَن كَأَنَّ الدُّنيا كانَت لَهُ فَسُلِبَها ، وهُوَ يَقولُ : واعَجَباً لِقُرَيشٍ ! ودَفعِهِم هذَا الأَمرَ عَن أهلِ بَيتِ نَبِيِّهِم ، وفيهِم أوَّلُ المُؤمِنينَ ، وَابنُ عَمِّ رَسولِ اللّهِ أعلَمُ النّاسِ وأفقَهُهُم في دينِ اللّهِ ، وأعظَمُهُم غَناءً فِي الإِسلامِ ، وأبصَرُهُم بِالطَّريقِ ، وأهداهُم لِلصِّراطِ المُستَقيمِ .
وَاللّهِ لَقَد زَوَوها عَنِ الهادي المُهتَدي الطّاهِرِ النَّقِيِّ ، وما أرادوا إصلاحاً لِلاُمَّةِ ولا صَواباً فِي المَذهَبِ ، ولكِنَّهُم آثَرُوا الدُّنيا عَلَى الآخِرَةِ ، فَبُعداً وسُحقاً لِلقَومِ الظّالِمينَ .
فَدَنَوتُ مِنهُ فَقلتُ : مَن أنتَ يَرحَمُكَ اللّهُ ؟ ومَن هذَا الرَّجُلُ ؟
فَقالَ : أنَا المِقدادُ بنُ عَمروٍ ، وهذَا الرَّجُلُ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ .
قالَ : فَقُلتُ : ألا تَقومُ بِهذَا الأَمرِ فَاُعينُكَ عَلَيهِ ؟
فَقالَ : يَابنَ أخي ! إنَّ هذَا الأَمرَ لا يَجري فيهِ الرَّجُلُ ولَا الرَّجُلانِ .
ثُمَّ خَرَجتُ فَلَقيتُ أبا ذَرٍّ ، فَذَكَرتُ لَهُ ذلِكَ ، فَقالَ : صَدَقَ أخِيَ المِقدادُ . ثُمَّ أتَيتُ عَبدَ اللّهِ بنَ مَسعودٍ ، فَذَكَرتُ ذلِكَ لَهُ ، فَقالَ : لَقَد اُخبِرنا فَلَم نَألُ . ۱

1.تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۱۶۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج13
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 53008
صفحه از 621
پرینت  ارسال به