96
نُعَيم بن دُجاجه اسدى
۶۶۷۶.امام صادق عليه السلام :امير مؤمنان ، سخنى درباره بِشْر بن عُطارِد تميمى شنيد و در پى او فرستاد . فرستاده امير مؤمنان ، او را در ميان بنى اسد ديد و دستگيرش كرد ؛ امّا نُعَيم بن دُجاجه اسدى برخاست و او را از دست وى رهانْد.
پس امير مؤمنان به سوى نعيم فرستاد و او را آوردند و فرمان داد كه [ به مجازات اين عمل خلاف] ، او را بزنند .
نعيم به على عليه السلام گفت : بدان كه ـ به خدا سوگند ـ ماندن دركنار تو مايه خوارى است و جدا شدن از تو ، موجب كفر است .
چون اين سخن را از او شنيد ، به او فرمود : «اى نعيم! از تو گذشتيم ؛ چرا كه خداوند عز و جل مى فرمايد : «بدى را به بهترين گونه پاسخ دِه» .
اين سخنت كه گفتى : در كنار تو ماندن ، مايه خوارى است ، كار زشتى است كه مرتكب شدى و اين گفته ات كه : جدا شدن از تو ، موجب كفر است ، كار نيكى است كه به دست آوردى . پس اين ، در برابر آن !» .
سپس فرمان داد تا رهايش كنند .
97
هاشم بن عُتبَه
ابو عمرو ، هاشم بن عُتْبة بن ابى وقّاص مِرقال ، برادر زاده سعد بن ابى وقّاص ، عارفى پيراسته دل ، شير بيشه هاى نبرد ، از نيكان برگزيده و قهرمانان كارآزموده و شكست ناپذير ، صحابى بزرگ پيامبر صلى الله عليه و آله يار وفادار على عليه السلام ۱ و از شجاعان بلندآوازه عرب است .
او در فتح مكّه اسلام آورد ، در نبرد يَرموك ، يك چشم خود را از دست داد و پس از آن ، به يارى سعد بن ابى وقّاص ، عموى خود ، شتافت ۲ و در فتح جَلولا ، فرماندهى لشكر را به عهده داشت .
به خاطر شيوه ويژه اش در نبرد و يورش آوردنِ برق آسايش به دشمن ، او را به «مِرقال» ۳ ملقّب كرده بودند . در جنگ هاى جمل و صِفّين ، شركت داشت و حماسه سرايى ها و خطابه هاى وى در بيان عظمت على عليه السلام و فاشگويىِ ضلالت و سيرت زشت امويان ، نشانى است از عمق انديشه و حقدانى و حقگرايى و استوار گامى او .
در جنگ صِفّين ، پرچم حق به دست او بود و فرماندهى پياده نظام بصره را به عهده داشت . ۴
او در صِفّين و به هنگام نبرد با سپاه معاويه (به فرماندهى ذوالكلاع) ، به شهادت رسيد و امام على عليه السلام شجاعت و بُرنادلى و استوارگامى و هوشمندى او را ستود .
1.در رجال الطوسي : ص۸۴ ش ۸۵۲ آمده است : «هشام بن عتبة بن ابى وقّاص مرقال» .
2.در تاريخ بغداد : ج ۱ ص ۱۹۶ ش ۳۴ ، الإصابة : ج ۶ ص ۴۰۵ ش ۸۹۳۴ آمده است : «در نبرد مسلمانان با ايرانيان در قادسيه ، همراه عمويش بود» .
3.اِرقال ، دويدنى سريع تر از يورتمه است و مِرقال ، يعنى كسى كه فراوانْ اين گونه مى دود (ر . ك : النهاية : ج ۲ ص ۲۵۳ ، لسان العرب : ج ۱۱ ص ۲۹۴) .
4.در المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۴۴۷ ح ۵۶۹۳ و الاستيعاب : ج ۴ ص ۱۰۸ ش ۲۷۲۹ قيد «بصره» نيامده است .