۶۳۷۳.تاريخ اليعقوبىـ در كتابت قرار داد حَكميّت و اختلاف آنان در مقدّم داشتن على عليه السلام و ناميدن او به «امير المؤمنين» ـ:
ابو الأعور سلمى گفت: ما [ نام] على را مقدّم نمى داريم.
ياران على عليه السلام گفتند : ما نام او را تغيير نمى دهيم و جز «امير المؤمنين» نمى نويسيم .
بر سر اين موضوع ، با هم كشمكش شديدى كردند و حتّى يكديگر را كتك زدند .
اشعث گفت : اين نام را محو كنيد .
اشتر به او گفت : اى يك چشم! به خدا سوگند ، قصد دارم شمشيرم را با خون تو سيراب كنم كه من كسانى را كشته ام كه از تو بدتر نبوده اند و من مى دانم كه تو بجز فتنه ، قصد ديگرى ندارى و جز بر گِرد دنيا نمى چرخى و آن را بر آخرت ، مقدّم مى دارى .
۶۳۷۴.امام على عليه السلام :امّا درباره اين يك چشم (يعنى اشعث) ، [ بدانيد كه] خداوندْ شرفى را بر پا نداشت ، جز آن كه وى بر آن حسد بُرد ، و فضيلتى را آشكار نساخت ، جز آن كه وى بر آن عيب نهاد .
او به خود ، وعده مى دهد و خويشتن را فريب مى دهد . بيمناك و اميدوار است و در اين ميان ، به هيچ طرف ، اطمينان ندارد و خداوند با ترسو كردنش بر او منّت نهاده است ؛ چرا اگر شجاع بود ، حق ، او را مى كشت (به كشتن مى داد) .
۶۳۷۵.امام صادق عليه السلام :يكى از زنان خاندان برايم گفت كه ديدم اشعث بن قيس بر على عليه السلام وارد شد و على عليه السلام با او درشتى كرد . پس اشعث ، او را به كشتنِ غافلگيرانه (ترور) ، تهديد كرد . على عليه السلام به او فرمود : «آيا مرا از مرگ مى ترسانى؟ به خدا سوگند ، اهميّتى نمى دهم كه من بر مرگ درآيم يا مرگ بر من درآيد» .