۵۸۴۴.امام على عليه السلام :گويى مردى از بنى عبّاس را مى بينم كه چون شتر ، قُربانى مى شود ونمى تواند از خود ، دفاع كند . واى بر او و واى بر او! آن گاه كه به فرمان پروردگارش پشت كرد و به دنياى پست ، روى آورد ، چه خوار و بى مقدار شد!
... اگر بخواهم از نام ، كُنيه و مكان كشته شدنشان خبرتان بدهم ، خبر مى دهم .
۵۸۴۵.امام على عليه السلام :پادشاهى فرزندان بنى عبّاس از راه خراسان مى آيد و از راه خراسان ، تباه مى گردد .
3 / 12
فتنه قِرمَطيان ۱
ابن ابى الحديد ، در شرح خطبه 176 از نهج البلاغة : « ... به خدا سوگند ، اگربخواهم هر كدام از شما را از آمدن و رفتن و همه سرنوشتش خبر دهم ، خبرمى دهم ...» ، ذيل عنوان «بخش هايى از خبر دادن على عليه السلام از امور غيبى»مى گويد :
پيش تر ، بخش قابل توجّهى از اخبار غيبى على عليه السلام را ياد كرديم . يكى [ ديگر ]ازچيزهاى شگفت از اين دست ، كلام وى در خطبه اى است كه در آن از حوادث آينده ياد كرده ، به قرامطه اشاره مى نمايد : «عشق و دوستى به ما مى نمايانند ؛ولى در دل ، كينه و دشمنى ما را دارند و نشان آن ، كشتن وارثان ما و دورساختن جوانان ماست» . ۲
آنچه [ على عليه السلام ] از قرامطه خبر داده است ، درست است ؛ چون قرامطه جمع فراوانى از آل ابو طالب عليه السلام را كشتند كه نام هايشان در كتاب مقاتل الطالبيّين ابوالفرج اصفهانى موجود است . و ابو طاهر (سليمان بن حسن جَنّابى) با سپاه خوداز منطقه غَرىْ ۳ و منطقه حائر ۴ گذر كرد و در هيچ كدام از اين دو منطقه توقّف نكرد ، نه وارد آن شد و نه در آن جا درنگ كرد .
در اين خطبه [ على عليه السلام ] ، در حالى كه به تخته سنگى كه در مسجد كوفه بود و به آن تكيه داده بود ، اشاره مى كرد ، فرمود : «گويى حجر الأسود را كه در اين جا نصب شده ، مى بينم . واى بر آنها! فضيلت آن در خودش نيست ؛ بلكه در جا و پايه آن است . مدّتى در اين جا مى ماند و مدّتى در آن جا» و به بحرين ۵ اشاره كرد ، وافزود : «آن گاه به جاى اصلى و محلّ واقعى اش بازگردانده مى شود» .
مطابق آنچه على عليه السلام درباره حجر الأسود خبر داده بود ، اتّفاق افتاد .
1.مذهب قرامطه ، برگرفته از نام رهبر و بزرگ آنان ، حسن بن بهرام جَنّابى (ابو سعيد) ، آردفروشى از اهل جَنّابه (گناوه) است كه از آن جا تبعيد شد و براى تجارت ، در بحرين ، اقامت گزيد .
او عرب ها را به مذهب خود دعوت مى نمود . [ به همين خاطر] با او درگير شدند و خليفه «مقتدر» عبّاسى با او جنگيد .
ياران و طرفدارانش او را «سيّد» مى ناميدند . او بر منطقه هَجَر ، اَحساء ، قَطيف و ديگر بلاد بحرين ، دست يافت . او مردى نترس و قوى دل بود . به سال ۳۰۱ ق ، مستخدمش كه مردى اِسلاو بود ، او را در هَجَر ، در حمام كشت (شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۱۳ پانوشت) .
2.كتاب هايى كه اين حديث را نقل كرده اند ، آن را از شرح نهج البلاغة آورده اند و منبع ديگرى براى اين حديث نيافتيم .
3.غرى ، نزديك قبر على عليه السلام (معجم البلدان : ج ۴ ص ۱۹۶) .
4.حائر ، قبر امام حسين عليه السلام (معجم البلدان : ج ۲ ص ۲۰۸) .
5.ناحيه اى در شمال شبه جزيره عربستان ، در حدّ فاصل درياى فارس و درياى (صحراى) شن ، كه از شهرهاى آن : اَحسا ، هَجَر ، هَفوف و ... است (جغرافياى تاريخى كشورهاى اسلامى : ج ۱ ص ۲۳۱) .