۵۸۴۷.كشف اليقينـ مرحوم حلّى در بيان خبر دادن على عليه السلام از امور غيبى ـ: از اين دست خبرهاست خبر دادن على عليه السلام از ساخته شدن بغداد ، پادشاهى بنى عبّاس ويادكردِ احوال آنان ، و سرنگونى حكومت آنان به دست مغولان .
مرحوم پدرم روايت كرد كه علّت سالم ماندن مردم حلّه ، كوفه و دو مشهدشريف (نجف و كربلا) از كشتار ، همين خبر غيبى بود؛ چون هنگامى كه هُلاكوخان به بغداد رسيد،پيش از فتح بغداد،اكثر مردم حِلّه به منطقه بطائح ۱ گريختند و گروه اندكى باقى ماندند و از جمله آن گروه اندك : پدرم ، سيّد مجد الدين(ابن طاووس) و ابن ابى عزّ فقيه بودند . نظر آنان بر اين امر قرار گرفت كه به هلاكو بنويسند كه : «ما مطيع و تحت امر تو هستيم» و نامه را به همراه شخصى غيرعرب برايش فرستادند .
سپس هلاكو ، فرمانى همراه با دو نفر ـ كه يكى از آنان تُكلم و ديگرى علاءالدين بود ـ به سوى آنان فرستاد و [ پيش تر] به اين دو نفر گفت : اگر دل هايشان هماهنگ با نوشته هايشان است ، نزد ما حاضر شوند .
آن دو فرستاده آمدند و آنان از اين كه نمى دانستند عاقبت كار چه مى شود ،مى ترسيدند . پدرم گفت : اگر من به تنهايى بيايم ، كافى است؟
گفتند : آرى . [ پس به تنهايى] با آن دو رفت .
وقتى [ پدرم] نزد هلاكو حاضر شد ـ و اين جريان ، پيش از فتح بغداد و كشته شدن خليفه بود ـ . هلاكو به وى گفت : چه طور براى من نامه نوشتيد و تو پيش من حاضر شدى ، پيش از آن كه بدانيد كار من با خليفه شمابه كجا منتهى مى شود؟ چنانچه او با من صلح كند و من برگردم ، چه طور از خشم او در امان خواهيد بود؟
پدرم به وى گفت : ما بر اين كارْ اقدام كرديم ، به خاطر خبرى كه از اماممان على بن ابى طالب عليه السلام برايمان نقل شده كه وى در خطبه اى گفته است :
«زوراء ؛ و شما چه مى دانيد كه زوراء چيست! سرزمينى است داراى درخت گز ،كه ساختمان هاى مرتفع در آن ساخته خواهد شد و ساكنان آن ، بسيار خواهندشد و در آن جا سدها و هِرم ها خواهد بود . بنى عبّاس ، آن را وطن خود وجايى براى گنج هايشان خواهند ساخت و آن جا برايشان سرزمين لهو لعب خواهدبود .
در آن جا ، ستمْ فراوان و اسرافْ بى شمار خواهد بود و پيشوايان نابه كار و قاريان فاسق و وزيران خيانتكارى خواهند بود كه فارس ها و روميان ،خدمتكارى شان را مى كنند .
هنگامى كه معروف را مى شناسند ، در بين خود ، فرمان به معروف نمى دهند واگراز منكرْ نهى شان كنند ، دست بردار نيستند و مردانشان به مردان ، و زنانشان به زنان ، بسنده مى كنند (همجنس بازند) . در اين هنگام ، از خشونت تركان ، اندوهى فراگير ، گريه اى طولانى ، و ناله و فرياد ، نصيب مردم زوراء خواهد شد .
تركان ، كيستند ؟ مردمى تنگ چشم كه صورت هايشان چون سپرِ كوبيده است ،لباسشان آهنى است و ريش كوسه اى و صورت اَمرَد دارند . پيشاپيششان پادشاهى است كه از آن جايى كه پادشاهى اش آغاز شُده ، مى آيد .پادشاهشان بلند صدا ، قوى حمله و بلند همّت است ؛ بر هيچ شهرى نمى گذرد ، جز آن كه آن را مى گشايد و هيچ پرچمى عليه او بر افراشته نمى شود ، مگر آن كه آن را به زير مى كشد . واى و واى بر آن كه در برابر او بِايستد! و چنين است تا پيروز شود» .
[ پدرم در جواب هلاكو ادامه داد :] از آن جا كه [ على عليه السلام ] اين وصف ها را برايمان بيان كرده است و اين ويژگى ها را در تو يافتيم ، اميد به تو بستيم و پيشت آمديم .
هلاكو خان ، دل هاى آن سه را نيك يافت و به نام پدرم ، برايشان فرمانى نگاشت كه با آن به مردم حِلّه و اطراف آن ، اطمينان قلب داد .
اخبار ، در اين خصوص ، فراوان است .