۵۷۵۷.الإرشاد :از نشانه هاى درخشانى كه خداوند عز و جل به دست امير مؤمنان ، على بن ابى طالب ، آشكار كرد و اخبار فراوان ، آن را گزارش نموده و دانشورانِ تاريخ نگار و نويسنده آثار ، آن را نقل كرده و شاعران درباره آن ، شعرها سروده اند ، دو بار بازگشت خورشيد براى وى است : يك بار در زمان حيات پيامبر صلى الله عليه و آله و بار ديگر ، پس از درگذشت ايشان .
2 / 3
بازگشت خورشيد در عهد پيامبر
۵۷۵۸.امام صادق عليه السلام :پيامبر خدا نماز عصر را خواند . آن گاه ، على عليه السلام آمد و [هنوز] نماز عصر را نخوانده بود . در اين هنگام ، خداوند به پيامبرش وحى فرستاد و [ پيامبر صلى الله عليه و آله ] سرش را در دامن على عليه السلام گذاشت .
هنگامى پيامبر خدا از دامن على عليه السلام برخاست كه خورشيدْ غروب كرده بود . فرمود : «اى على! نماز عصر را نخوانده اى؟» .
گفت : نه ، اى پيامبر خدا!
پيامبر خدا فرمود : «خداوندا! على در اطاعت تو بود . خورشيد را برايش برگردان» .
در اين هنگام ، خورشيدْ براى على عليه السلام بازگشت .
۵۷۵۹.البداية و النهايةـ به نقل از عمرو بن ثابت ـ: از عبد اللّه بن حسن بن حسين بن على بن ابى طالب عليهم السلام درباره حديث بازگشت خورشيد براى على بن ابى طالب عليه السلام پرسيدم كه : آيا اين حديث ، از نظر شما درست است؟
به من گفت : آنچه خداوند در كتابش [ درباره او ]نازل فرموده، بزرگ تر از بازگرداندن خورشيد است.
گفتم : راست گفتى ، فدايت شوم ؛ ولى دوست دارم آن را از تو بشنوم .
گفت : پدرم حسن عليه السلام برايم از اسماء (دختر عُمَيس) نقل كرد كه وى گفت : روزى ، على بن ابى طالب عليه السلام آمد و مى خواست نماز عصر را با پيامبر خدا به جا آورد [ ؛ امّا ]وقتى رسيد كه پيامبر خدا نمازش را تمام كرده بود و بر او وحى نازل شده بود . پس ، على عليه السلام پيامبر صلى الله عليه و آله را به سينه خود گرفت و همچنان او را بر روى سينه داشت تا اين كه [ پيامبر صلى الله عليه و آله ] از آن حالت ، بيرون آمد و فرمود : «اى على! آيا نماز عصر را خوانده اى؟» .
[ على عليه السلام ] گفت : من ، در حالى كه وحى بر تو نازل مى شد ، آمدم و تاكنون ، تو رادر سينه خود گرفته بودم .
خورشيدْ غروب كرده بود كه پيامبر خدا ، رو به قبله كرد و گفت : «خدايا! على دراطاعت تو بود . خورشيد را براى او برگردان» .
خورشيد ، بازگشت و صدايى چون صداى آسياب داشت تا آن كه در همان جاى قرار گرفتنش به هنگام عصر ، قرار گرفت .
على عليه السلام برخاست و سر فرصت ، نماز خواند و هنگامى كه فارغ شد ، خورشيدبرگشت و صدايى چون صداى آسياب داشت .
هنگامى كه خورشيد غروب كرد ، تاريكى فراگير شد و ستارگانْ آشكار شدند .