۵۷۶۰.المعجم الكبيرـ به نقل از اسماء (دختر عميس) ـ: هر گاه بر پيامبر خدا وحى مى آمد ، درآستانه بيهوشى قرار مى گرفت . روزى ، در حالى كه سر پيامبر صلى الله عليه و آله دامن على عليه السلام بود ، بر ايشان وحى نازل شد .
پيامبر خدا [ پس از تمام شدن نزول وحى] به على عليه السلام فرمود : «اى على! آيا نمازعصرت را خوانده اى؟» .
گفت : نه ، اى پيامبر خدا!
پيامبر خدا دعا كرد و خداوند ، خورشيد را براى على برگرداندْ تا آن كه او نمازعصر را به جاى آورْد .
من خورشيد را ديدم كه چگونه پس از غروب نمودن ، طلوع كرد تا آن كه[ على عليه السلام ] نماز عصرش را خواند .