بخارى ، قسمتى از اين گزارش و مسلم ، باقى مانده داستان را آورده است
* * *
محمّد بن موسى عَنَزى آورده است كه : مالك بن ضَمْره رواسى ، از ياران على عليه السلام و از كسانى بود كه از ناحيه على عليه السلام دانش فراوانى به دست آورده بودند . او با ابوذر هم دوست بود و از او دانش آموخته بود.
[ مالك] در روزگار بنى اميّه مى گفت : خداوندا! مرا گرفتارترينِ سه نفر قرار مده!
به وى گفته شد : سه نفر كيستند؟ گفت : مردى كه از بالاى بلندى بر زمين افكنده خواهد شد ، مردى كه دست و پا و زبانش بريده و بر دار خواهد شد ، و مردى كه در رختخواب خود خواهد مُرد .
بعضى از مردم ، او را مورد تمسخر قرار داده ، مى گفتند : اين ، از دروغ هاى ابو تراب است .
آن كه از بالاى بلندى پرتاب شد ، هانى بن عُروه بود و آن كه دست و پا و زبانش قطع گشت ، رُشَيد هَجَرى بود و مالك ، در رختخواب درگذشت . ۱
ر . ك : ص 493 (پيشگويى امام درباره دشنام گفتن به او و بيزارى جستن از وى) .
ج 4 ص 485 (جنگ جمل) وج 5 ص 279 (جنگ صفّين) و ج 6 ص 291 (جنگ نهروان).
ج 7 ص 269 (پيشگويى امام درباره شهادت خويش) .
ج 10 ص 473 (دانش هاى امام على).
ج 13 ص 149 (حُجْر بن عَدى) وص 197 (رُشَيد هَجَرى) وص 465 (قَنبر بنده آزاد شده امير مؤمنان) وص 503 (كُمَيل بن زياد) وص 589 (ميثم تمّار).