4 / 6
ديدن خضر
۵۸۷۱.امام على عليه السلام :شبى براى طواف رفته بودم كه ناگهان ، مردى را ديدم كه بر پرده كعبه چنگ انداخته ، مى گويد : «اى آن كه هيچ شنيدنى ، او را از شنيدن ديگر باز نمى دارد! اى آن كه درخواست ها او را به اشتباه نمى افكنند! اى آن كه اصرار (پافشارى) اصرارگران و درخواست طلب كنندگان ، رنجَش نمى دهد! به من خنكى گذشت و شيرينى رحمتت را روزى فرما» .
به وى گفتم : اى مرد! آنچه را گفتى ، برايم تكرار كن .
در پاسخم گفت : «آيا آن را شنيدى؟» .
گفتم : آرى .
به من گفت: «سوگند به آن كه جان خضر در دست اوست ، هيچ بنده اى اين كلمات را در پسِ هر نماز واجب نمى گويد ، مگر آن كه خداوند عز و جل گناهان او را مى بخشد ، گر چه به مقدار كف درياها ، ريگ بيابان ها ، برگ درختان ، و يا شمار ستارگان باشد . خداوند ، آنها را براى او مى بخشد» .
او خضر عليه السلام بود .