195
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12

۵۹۰۹.امام حسن عليه السلام :پيامبر خدا فرمود : «اى انَس! برو و سَرور عرب (يعنى على) را نزد من فرا بخوان» .
عايشه گفت : مگر تو سَرور عرب نيستى؟
فرمود : «من ، سرور فرزندان آدمم و على ، سرور عرب است» .
هنگامى كه على عليه السلام آمد ، پيامبر خدا در پى انصار فرستاد . وقتى انصار گرد آمدند ، پيامبر صلى الله عليه و آله به آنان فرمود : «اى جماعت انصار! نمى خواهيد شما را به چيزى راهنمايى كنم كه اگر به آن تمسّك جوييد ، پس از آن ، هرگز گم راه نمى شويد؟» .
گفتند : چرا ، اى پيامبر خدا!
فرمود : «اين ، على است . پس به خاطر دوستى با من ، دوستش داشته باشيد و به خاطر بزرگى من ، بزرگش بداريد . سخنى كه برايتان گفتم ، جبرئيل عليه السلام از جانب خداوند عز و جل مرا بدان فرمان داده است» . ۱

۵۹۱۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اقتدا به على بن ابى طالب ، واجب است ؛ چون او سَرور شماست . پس دوستش بداريد ؛ بزرگ شماست،پس پيروى اش نماييد؛داناى شماست،پس گرامى اش بداريد؛ رهبر شما به سوى بهشت است،پس عزيزش بداريد. هنگامى كه شما را فرا خواند ، پاسخش بدهيد و زمانى كه فرمانتان داد، اطاعتش كنيد؛ به خاطر دوستى با من دوستش بداريد و به خاطر بزرگى من ، بزرگش بشماريد .
چيزى درباره على به شما نگفتم، مگر آن كه پروردگارم ـ كه عظمتش فراگير است ـ مرا بدان امر كرده است» .

۵۹۱۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى ياران من! مرا به خاطر مهرورزى به على ، سرزنش نكنيد ؛ چرا كه مهر من به على به فرمان خداست و خداوند به من امر كرده كه على را دوست بدارم و به او نزديك باشم .
اى على! دوستدار تو دوستدار من و دوستدار من ، دوستدار خداست و كسى كه خدا را دوست بدارد ، خداوندْ او را دوست مى دارد و سزاوار است كه خداوند ، دوستداران على را در بهشتْ جاى دهد .
اى على! دشمن تو دشمن من و دشمن من، دشمن خداست و كسى كه خدا را دشمن بدارد ، خداوندْ او را دشمن مى دارد و لَعنتش مى كند و شايسته است كه در روز رستاخيز ، او را در جايگاه دشمنان ، نگه دارد ، و هيچ يك از اعمال او پذيرفته نمى شود ، نه انفاق ، نه دادگرى ، و نه پناه دهى اش .

1.نيز ، ر . ك : ج ۸ ، ص ۹۱ پاورقى ۱ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
194

۵۹۰۹.الإمام الحسن عليه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : يا أنَسُ انطَلِق فَادعُ لي سَيِّدَ العَرَبِ ـ يعني عَلِيّا ـ فَقالَت عائِشَةُ :أ لَستَ سَيِّدَ العَرَبِ ؟ قالَ : أنَا سَيِّدُ وُلدِ آدَمَ ، وعَلِيٌّ سَيِّدُ العَرَبِ .
فَلَمّا جاءَ عَلِيٌ رضى الله عنه أرسَلَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إلَى الأَنصارِ ، فَأَتَوهُ فَقالَ لَهُم : يا مَعشَرَ الأَنصارِ ، أ لا أدُلُّكُم عَلى ما إن تَمَسَّكتُم بِهِ لَن تَضِلّوا بَعدَهُ ؟
قالوا : بَلى يا رَسولَ اللّهِ .
قالَ : هذَا عَلِيٌّ فَأَحِبّوهُ بِحُبّي وكَرِّموهُ لِكَرامَتي ، فَإِنَّ جِبريلَ عليه السلام أمَرَني بِالَّذي قُلتُ لَكُم عَنِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ . ۱

۵۹۱۰.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :عَلَيكُم بِعَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ؛ فَإِنَّهُ مَولاكُم فَأَحِبّوهُ ، وكَبيرُكُم فَاتَّبِعوهُ ، وعالِمُكُم فَأَكرِموهُ ، وقائِدُكُم إلَى الجَنَّةِ فَعَزِّزوهُ ، وإذا دَعاكُم فَأَجيبوهُ ، وإِذا أمَرَكُم فَأَطيعوهُ ، أحِبّوهُ بِحُبّي ، وأَكرِموهُ بِكَرامَتي ، ما قُلتُ لَكُم في عَلِيٍّ إلّا ما أمَرَني بِهِ رَبّي جَلَّت عَظَمَتُهُ . ۲

۵۹۱۱.عنه صلى الله عليه و آله :مَعاشِرَ أصحابي ، لا تَلوموني في حُبِّ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ ، فَإِنَّما حُبّي عَلِيّا مِن أمرِ اللّهِ ، وَاللّهُ أمَرَني أن اُحِبَّ عَلِيّا واُدنيَهُ .
يا عَليُّ ، مَن أحَبَّكَ فَقَد أحَبَّني ، ومَن أحَبَّني فَقَد أحَبَّ اللّهَ ، ومَن أحَبَّ اللّهَ أحَبَّهُ اللّهُ ، وكانَ حَقيقا عَلَى اللّهِ أن يُسكِنَ مُحِبّيهِ الجَنَّةَ .
يا عَلِيُّ ، مَن أبَغَضَكَ فَقَد أبغَضَني ، ومَن أبغَضَني فَقَد أبغَضَ اللّهَ ، ومَن أبغَضَ اللّهَ أبغَضَهُ اللّهُ ولَعَنَهُ ، وكانَ حَقيقا عَلَى اللّهِ أن يوقِفَهُ يَومَ القِيامَةِ مَوقِفَ البُغَضاءِ ، ولا يُقبَلُ مِنهُ صَرفٌ ولا عَدلٌ ولا إجارَةٌ . ۳

1.المعجم الكبير : ج ۳ ص ۸۸ ح ۲۷۴۹ عن أبي ليلى ، حلية الأولياء : ج ۱ ص ۶۳ عن ابن أبي ليلى ؛ بشارة المصطفى : ص ۱۰۹ عن سلمان عنه صلى الله عليه و آله نحوه وفيه من «يا معشر ...» .

2.المناقب للخوارزمي : ص ۳۱۶ ح ۳۱۶ ، مقتل الحسين للخوارزمي : ج ۱ ص ۴۱ ؛ كنز الفوائد : ج ۲ ص ۵۷ ، مائة منقبة : ص ۸۷ ح ۳۶ وفيهما «فعزروه» بدل «فعزّزوه» وكلّها عن سلمان الفارسي .

3.تفسير فرات : ص ۵۹۸ ح ۷۶۰ عن سلمان الفارسي وراجع الفضائل لابن شاذان : ص ۱۲۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 55073
صفحه از 591
پرینت  ارسال به