۶۲۰۴.الكامل فى التاريخ :معاويه براى مَسلمة بن مُخَلَّد و معاوية بن حُدَيجِ سَكونى ـ كه هر دو از مخالفان على عليه السلام بودند ـ نامه اى نوشت كه از آن دو [ به خاطر قيامشان به خونخواهى عثمان ،] تشكّر كند و به [ ادامه] خونخواهى عثمان ، تشويقشان نمايد و به آنان وعده همكارى در حكومتش را بدهد .
۶۲۰۵.الكامل فى التاريخـ درباره معاوية بن حُدَيج ـ: هنگامى كه نزد معاويه مى آمد ، براى بزرگداشت شخصيّتش راه را با گنبدهايى (طاق نصرت هايى) از سبزه و گياهان خوش بو تزيين مى كردند .
۶۲۰۶.المعجم الكبيرـ به نقل از على بن ابى طلحه ، آزاد شده بنى اميّه ـ: معاوية بن ابى سفيان ، قصد حج كرد و معاوية بن حُدَيج نيز همراهش عازم حج شد ، و حديج از دشنام دهنده ترينِ مردم به على عليه السلام بود .
[ ابن حديج] در مدينه ، از مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله گذر كرد و حسن بن على عليهماالسلام در جمع عدّه اى از يارانش نشسته بود . به ايشان گفتند كه : اين ، معاوية بن حديج ، دشنام دهنده به على عليه السلام است .
[ حسن بن على عليهماالسلام] فرمود : «وى را پيش من بياوريد» .
فرستاده امام حسن عليه السلام نزد وى آمد و به وى گفت : اجابت كن!
حديج گفت : چه كسى را؟ آن فرد گفت : حسن بن على عليهماالسلام تو را فرا مى خواند .
او آمد و به حسن بن على عليهماالسلام سلام كرد .
حسن بن على عليهماالسلام به وى فرمود : «تو معاوية بن حديج هستى؟» .
حديج ، سه بار پاسخ داد : بله .
امام حسن عليه السلام به وى فرمود : «همان دشنام دهنده به على؟» .
حديج ، گويى شرمنده شد .
امام حسن عليه السلام به وى فرمود : «به خدا سوگند ، اگر بر على عليه السلام بر حوض [ كوثر] وارد شوى ـ و البتّه نمى بينم كه بر او وارد شوى ـ ، او را مى بينى كه دامنْ بالا زده و منافقان را از لب حوض مى راند ، همانند شتران غريبه اى كه رانده مى شوند . اين ، سخن راستگوى تصديق شده است كه فرمود : «كسى كه تهمت زد ، ناكام شد» » .