43
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12

دو طريق صحيح ، مى گويد :
بر كسى كه در راه دانش گام مى زند ، سزاوار نيست كه از به حافظه سپردن حديث اسماء از پيامبر صلى الله عليه و آله روى برتابد ؛ چون اين روايت از مهم ترين نشانه هاى پيامبرى است .
دو . ابو جعفر احمد بن محمّد طَحاوى :
وى حديث اسماء را به دو طريق ، نقل مى كند و آن گاه به دفاع از حديث پرداخته ، شبهه تعارض آن با روايت «لم تحبس الشمس على أحد إلّا ليوشع ؛ خورشيد ، جز براى يوشع ، براى هيچ كس نگه داشته نشد» را آورده ، جواب مى دهد و در پايان مى نويسد :
همه اين احاديث ، از نشانه هاى پيامبران است .
سه . حافظ ابن حجر عَسقَلانى :
او در كتاب مهم و مشهورش فتح البارى بشرح صحيح البخارى نوشته است :
طحاوى و طَبَرانى در المعجم الكبير و بيهقى در دلائل النبوة از اسماء بنت عميس نقل كرده اند كه پيامبر خدا ، در هنگامى كه بر روى زانوى على عليه السلام خوابيده بود و وقت نماز عصر گذشت ، دعا كرد و خورشيد بازگشت ، على عليه السلام نمازش را خواند و آن گاه ، خورشيد غروب كرد ، و اين جريان ، رساترين معجزه است . ابن جوزى كه بر اين حديث در كتاب الموضوعات خويش ايراداتى گرفته و نيز ابن تيميّه كه آن را در كتاب الردّ على الروافض مجعول شمرده ، هر دو اشتباه كرده اند.
چهار . حافظ جلال الدين سيوطى :
او در كتاب هاى مختلف خود ، اين حديث را آورده و به تأييد و تصحيح آن پرداخته و از جمله در كتاب الدرر المنتثرة فى الأحاديث المشتهرة كه ويژه گزارش


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
42

مشهورى چون فخر الدين رازى در التفسير الكبير ۱ و رافعى در التدوين و دياربكرى در تاريخ الخميس و ... ۲ ياد نكرده است . اكنون ، نام برخى از اين گونه كسان را كه علّامه امينى شناسانده است ، مى آوريم :
حافظ ابو بِشْر دولابى ، حافظ ابو جعفر طحاوى ، حافظ ابو جعفر عقيلى ، حافظ ابو القاسم طبرانى ، حاكم ابو عبد اللّه نيشابورى ، حافظ ابن مردوُيِه اصفهانى ، ابو اسحاق ثعلبى ، ابو الحسن فقيه ماوَرْدى ، حافظ ابو بكر بيهقى ، حافظ خطيب بغدادى ، حافظ ابو زكريا ابن مَنْده ، حافظ ابن حَجَر عسقلانى ، حافظ جلال الدين سيوطى ، نور الدين سَمهودى ، حافظ ابن حَجَر هيثمى ، نور الدين حلبى ، حافظ ابو الحسن عثمان بن ابى شَيبه و حافظ قاضى عياض .

4 . تصديق و تأييد حديث «ردّ الشمس»

آورديم كه بسيارى از محدّثان و مؤلفان اهل سنّت ، افزون بر نقل حادثه ، بر استوارى نقل هاى حديث «ردّ الشمس» نيز تأكيد كرده اند و برخى بر كسانى كه به ديده ترديد در اين حديثْ نگاه كرده اند ، طعن زده اند . اكنون آراى برخى از محدّثان را در تصحيح (صحيح شمردن سَنَد) و تأييد حديث «ردّ الشمس» مى آوريم :
يك . ابو جعفر احمد بن صالح طبرى مصرى : ۳
وى كه از محدّثان قرن سوم و از مشايخ بُخارى است ، پس از نقل حديث اسماء از

1.تفسير الفخر الرازى (التفسير الكبير) : ج ۳۲ ص ۱۲۶ .

2.براى اطلاع بيشتر از گزارشگران حديث ، ر . ك : إحقاق الحق : ج ۵ ص ۵۲۱ ـ ۵۳۹ و ج ۱۶ ص ۳۱۵ ـ ۳۳۱ و ج ۲۰ ص ۶۱۷ ـ ۶۲۰ و ج ۲۱ ص ۲۶۱ ـ ۲۷۱ .

3.وى مردى جامع علوم بود ، فقه ، حديث و نحو را مى دانست و در حديث سفيان ثورى و انواع آن و نيز احاديث اهل عراق ، بحث كرده است (ر . ك : التاريخ الكبير : ج ۲ ص ۶ ، سير أعلام النبلاء : ج ۱۲ ص ۱۶۰ ، الوافي بالوفيات : ج ۶ ص ۴۲۴) .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 71775
صفحه از 591
پرینت  ارسال به