499
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12

۶۲۷۰.امام على عليه السلام :آگاه باشيد كه به شما لعن كردن من و دروغگو شمردن من ، پيشنهاد خواهد شد .
هر كه از روى اكراه و به اجبارْ مرا لعن كند ـ و خدا مى داند كه او مجبور بوده است ـ ، من و او ، با هم نزد محمّد صلى الله عليه و آله خواهيم رفت ؛ و هر كه زبانش را نگه دارد و مرا لعن نكند ، به اندازه بُرد يك تير و يا به اندازه بُرد ديد چشم ، از من پيشى خواهد گرفت ؛ و هر كه مرا از روى خرسندى لعن كند ، عذرى بين او و خداوند نخواهد بود و هيچ حجّتى پيش محمّد صلى الله عليه و آله نخواهد داشت .
بدانيد كه روزى ، محمّد صلى الله عليه و آله دست مرا گرفت و فرمود : «هر كه با اين پنج تا بيعت كند و آن گاه در حالى بميرد كه تو را دوست دارد ، راه خود را [ درست] طى كرده است ؛ و هر كه بميرد ، در حالى كه تو را دشمن مى دارد ، به مرگ جاهلى مرده است و بر هر عملى هم كه در اسلام انجام داده ، مؤاخذه مى شود» .

7 / 3 ـ 2

فرمان به دشنام گفتن به او و بيزارى جستن از وى

۶۲۷۱.المناقب ، ابن شهر آشوب :طبق آنچه نزد اهل علم ، ثابت شده است ، ريشه دشنام گفتن به وى اين است كه معاويه فرمان داد تا او را بر منبرها لعن كنند .
ابن عبّاس در اين باره با معاويه حرف زد .
معاويه گفت : هرگز! اين مربوط به دين است(!) و نمى شود آن را ترك كرد . آيا او نسبت به پيامبر خدا ، متقلّب و نسبت به ابو بكر ، بدگو و نسبت به عُمَر ، سرزنشگر و نسبت به عثمان ، خواركننده نبود؟!
ابن عبّاس گفت : آيا على را بر منبرها دشنام مى گويى ، در حالى كه وى آنها (منبرها)را با شمشير خود بر افراشت؟
معاويه گفت : اين كار را رها نخواهم كرد تا بزرگ ترها با آن بميرند و كوچك ترها با آن ، بزرگ شوند .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
498

۶۲۷۰.الإمام عليّ عليه السلام :ألا إنَّكُم مَعرضون ۱ عَلى لَعني ودُعايَ كَذّابا ، فَمَن لَعَنَني كارِها مُكرَها ـ يَعلمُ اللّه أنَّهُ كانَ مُكرَها ـ وَرَدتُ أنا وهُوَ عَلى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله مَعا . ومَن أمسَكَ لِسانَهُ فَلَم يَلعَنّي ؛ سَبَقَني كَرَميَةِ سَهمٍ ، أو لَمحَةٍ بِالبَصَرِ . ومَن لَعَنَني مُنشَرِحا صَدرُهُ بِلَعني فَلا حِجابَ بَينَهُ وَبينَ اللّهِ ، ولا حُجَّةَ لَهُ عِندَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله .
ألا إنّ مُحَمّدا صلى الله عليه و آله أخَذَ بِيَدي يَوما فَقالَ : مَن بايَعَ هؤُلاءِ الخَمسَ ثُمَّ ماتَ وهُوَ يُحِبُّكَ فَقدَ قَضى نَحبَهُ ، ومَن ماتَ وهُوَ يُبغِضُكَ ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً ، يُحاسَبُ بِما عَمِلَ فِي الإِسلامِ . ۲

راجع : مرآة العقول : ج 9 ص 174 ـ 179 .

7 / 3 ـ 2

الأَمرُ بِسَبِّهِ وَالبَراءَةِ مِنهُ

۶۲۷۱.المناقب لابن شهر آشوب :وَالأَصلُ في سَبِّهِ [عَلِيٍّ عليه السلام ] ما صَحَّ عِندَ أهلِ العِلمِ أنَّ مُعاوِيَةَ أمَرَ بِلَعنِهِ عَلَى المَنابِرِ ، فَتَكَلَّمَ فيهِ ابنُ عَبّاسٍ ، فَقالَ : هَيهاتَ ، هذَا أمرُ دِينٍ ، لَيسَ إلى تَركِهِ سَبيلٌ ، أ لَيسَ الغاشَّ لِرَسولِ اللّهِ ، الشَّتّامَ لِأَبي بَكرٍ ، المُعَيِّر عُمَرَ ، الخاذِلَ عُثمانَ !
قالَ : أ تَسُبُّهُ عَلَى المَنابِرِ ، وهُوَ بَناها بِسَيفِهِ !
قالَ : لا أدَعُ ذلِكَ حَتّى يَموتَ فيهِ الكَبيرُ ، ويَشِبّ عَلَيهِ الصَّغيرُ . ۳

1.كذا في المصدر ، والظاهر أنّ الصواب : «مَعروضون » . وفي شرح الأخبار : «ستُعرَضون » ، وهو المناسب للسياق .

2.الأمالي للمفيد : ص ۱۲۰ ح ۴ ، شرح الأخبار : ج ۱ ص ۱۶۴ ح ۱۱۹ نحوه وليس فيه من «ومن أمسك» إلى «عند محمّد صلى الله عليه و آله » وكلاهما عن مالك بن ضمرة .

3.المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۲۲۲ ، بحار الأنوار : ج ۳۹ ص ۳۲۳ ح ۲۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 54983
صفحه از 591
پرینت  ارسال به