501
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12

۶۲۷۲.الكامل فى التاريخ :در سال 41 هجرى ، معاويه ، مغيرة بن شعبه را بر كوفه گماشت . وقتى فرمان حكومت آن جا را به وى داد ، وى را فرا خواند و به وى گفت : امّا بعد! تا به امروز ، عصا به نام بردبار ، بر زمين زده نشده بود . ۱ خداوند حكيم ، تو را بى تعليم ، كارآ ساخته است ! مى خواستم چند چيز را به تو توصيه كنم ؛ ولى به خاطر اعتماد به آگاهى ات ، آنها را رها مى كنم ؛ امّا نمى توانم يك توصيه را ترك كنم : بدگويى به على و نكوهش وى ، رحمت فرستادن بر عثمان و استغفار براى وى ، عيبگيرى از ياران على و تبعيد آنان ، و ستايش از پيروان عثمان و نزديك سازى آنان به خويش را ترك نكن .

۶۲۷۳.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از عبد اللّه بن ظالم ـ: مغيرة بن شعبه در سخنرانى خود ، على عليه السلام را دشنام مى گفت و سخنرانان را وا مى داشت كه وى را دشنام بگويند .

۶۲۷۴.أنساب الأشراف :معاويه ، مغيرة بن شعبه را بر كوفه گمارد و وى نُه سال ، فرمان روايى آن جا را به عهده داشت . او خوش رفتارترينِ مردم و آسايش جوترينِ آنان بود (!) ، جز آن كه نكوهش على و بدگويى به وى را رها نكرد و عيبجويى از قاتلان عثمان و لعن فرستادن بر آنان را وا نگذاشت .

۶۲۷۵.أنساب الأشراف :وليد بن عثمان بن عفّان ، پسرى به نام عبد اللّه داشت كه اظهار خداشناسى مى كرد و على عليه السلام را نفرين مى نمود و مى گفت : على ، دو جدّ من (عثمان و زبير) را كشت . مادر عبد اللّه ، دختر زبير بن عوّام بود .
او در شب عرفه ، رو به هشام بن عبد الملك ـ كه بر منبر بود ـ برخاست و گفت : اى امير مؤمنان! امروز ، روزى است كه خلفا لعن ابو تراب را در آن ، مستحب مى شمرده اند .
هشام گفت : اى عبد اللّه ! ما براى دشنام گفتن و لعن كردن كسى به اين جا نيامده ايم .

1.اين ، قسمتى از شعر متلمّس است كه طبرى ، همه آن را در تاريخ خود آورده است : تا به امروز ، عصا به نام بردبار ، بر زمين زده نشده بود و انسان ، آموزش داده نشده است ، جز براى اين كه بداند. عصا بر زمين زدن كه در اين شعر آمده است ، برگرفته از داستان قاضى پيرى است كه در دوران پيرى به دختر خود دستور داده بود هرگاه در زمان داورى در موضوعى اشتباه مى كند ، عصا را بر زمين بكوبد تا وى متوجّه شود . كم كم اين تعبير ، ضرب المثل شد و درباره انسان جايز الخطا كه بايد آگاهش ساخت ، به كار رفت (ر . ك : لسان العرب : ذيل ماده «قرع») .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
500

۶۲۷۲.الكامل في التاريخ :إنَّ مُعاوِيَةَ استَعمَلَ المُغيرَةَ بنَ شُعبَةَ عَلَى الكوفَةِ سَنَةَ إحدى وأربَعينَ ، فَلَمّا أمَّرَهُ عَلَيها دَعاهُ وقالَ لَهُ : أمّا بَعدُ ، فَإِنَّ لِذِي الحِلمِ قَبلَ اليَومِ ما تُقرَعُ العَصا ۱ ، وقَد يَجزي عَنكَ الحَكيمُ بِغَيرِ التَّعليمِ ، وقَد أردتُ إيصاءَكَ بِأَشياءَ كَثيرَةٍ ، أنَا تارِكُهَا اعتِمادا عَلى بَصَرِكَ ، ولَستُ تارِكا إيصاءَكَ بِخَصلَةٍ : لا تَتُرك شَتم عَلِيٍّ وذَمَّهُ ، وَالتَّرَحُّمَ عَلى عُثمانَ وَالاِستِغفارَ لَهُ ، وَالعَيبَ لِأَصحابِ عَلِيٍّ وَالإقصاءَ لَهُم ، وَالإِطراءَ بِشيعَةِ عُثمانَ وَالإِدناءَ لَهُم . ۲

۶۲۷۳.المستدرك على الصحيحين عن عبد اللّه بن ظالم :كانَ المُغيرَةُ بنُ شُعبَةَ يَنالُ في خُطبَتِهِ مِن عَلِيٍّ ، وأقامَ خُطَباءَ يَنالونَ مِنهُ . ۳

۶۲۷۴.أنساب الأشراف :وَلّى مُعاوِيَةُ المُغيرَةَ بنَ شُعبَةَ الكوفَةَ ، فَأَقامَ بِها تِسعَ سِنينَ ، وهُوَ أحسَنُ رَجُلٍ سيرَةً ! ! وأشَدُّهُ حُبّا لِلعافِيَةِ ، غَيرَ أنَّهُ لا يَدَعُ ذَمَّ عَلِيٍّ وَالوَقيعَةَ فيهِ ! ! وَالعَيبَ لِقَتَلَةِ عُثمانَ وَاللَّعنَ لَهُم . ۴

۶۲۷۵.أنساب الأشراف :كانَ لِلوَليدِ بنِ عُثمانَ بنِ عَفّانَ ابنٌ يُظهِرُ التَّأَلُّهَ يُقالَ لَهُ : عَبدُ اللّهِ بنُ الوَليدِ ، وكانَ يَلعَنُ عَلِيّا ويَقولُ : قَتَلَ جَدَّيَّ عُثمانَ وَالزُّبَيرَ ـ وكانَت اُمُّهُ ابنَةَ الزُّبَيرِ بنِ العَوّامِ ـ .
وقامَ إلى هِشامِ بنِ عَبدِ المَلِكِ وهُوَ عَلَى المِنبَرِ عَشِيَّةَ عَرَفَةَ فَقالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، إنَّ هذَا يَومٌ كانَتِ الخُلَفاءُ تَستَحِبُّ فيهِ لَعنَ أبي تُرابٍ ! فَقالَ لَهُ : يا عَبدَ اللّهِ ، إنّا لَم نَأتِ هاهُنا لِسَبِّ النّاسِ ولَعنِهِم ! ۵

1.هذَا شطر بيت للمتلمّس ، وقد ذكره الطبري في تاريخه بتمامه ، وهو : لذي الحلم قبل اليوم ما تُقرَع العصا وما عُلِّم الإنسان إلّا ليعلَما

2.الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۴۸۸ ، تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۲۵۳ ، أنساب الأشراف : ج ۵ ص ۲۵۲ نحوه .

3.المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۵۰۹ ح ۵۸۹۸ ، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۱ الرقم ۷ .

4.أنساب الأشراف : ج ۵ ص ۲۵۲ ، تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۲۵۴ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۴۸۸ نحوه .

5.أنساب الأشراف : ج ۶ ص ۲۴۵ ، شرح نهج البلاغة : ج ۱۳ ص ۲۲۱ و ج۴ ص۵۷ و ج۱۵ ص۲۵۶ كلّها نحوه من «قام ...».

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 71594
صفحه از 591
پرینت  ارسال به