51
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12

ترمذى است كه : «ماه ، دو نيمه شد ؛ نيمى از بالاى كوه و نيمى از پايين كوه ، تابيدن گرفت» و در صحيح البخارى است كه نيمى از بالاى كوه و نيمى از پايين كوه ، نمايان گشت» .
با اين حال ، بايد گفت كه بين ويژگى ها در داستان «ردّ الشمس» اختلافى نيست . چون در صورت نخست ، مراد از همه آن خصوصيات ، اين است كه : خورشيد تا وقت عصر بازگشت ، چنان كه در پاره اى از روايات ، بدان تصريح شده است ؛ امّا در پاره اى از نقل ها مبالغه شده و گفته اند كه تا وسط آسمان رسيد (مبالغه در سخن ، كم نيست) ، چنان كه وقوع ردّ الشمس در جنگ خيبر ، منافاتى با رسيدن آفتاب تا نيمه مسجد ندارد .
امّا ويژگى ها در صورت دوم هم با يكديگر اختلاف ندارند ؛ چون ممكن است كه خواب پيامبر صلى الله عليه و آله را بر ويژگى فراگيرى وحى و بيدارى اش را بر خروج از آن حالت ، حمل كنيم . به همين جهت ، در پاره اى از گزارش ها پس از ذكر فرود آمدن جبرئيل عليه السلام و غلبه حالت وحى بر پيامبر صلى الله عليه و آله ، تعبير «استيقاظ (به خود آمدن)» آمده است .
امّا ويژگى ها در صورت سوم ، روشن است كه منافاتى با يكديگر ندارند ؛ چون بعيد نيست كه مسئله تقسيم غنايم ، حادثه اى پيش از مشغول شدن على عليه السلام به [ پرستارى از] پيامبر صلى الله عليه و آله بود ، نه هم زمان با آن .
توهّم تنافى در ديگر ويژگى هاى گزارش هم از همين قبيل است . ۱

7 . اندك بودنِ شمار شاهدان

مى گويند اگر «ردّ الشمسْ» تحقّق يافته بود ، به صورت طبيعى بايد بسيارى آن را مى ديدند و بايد چونان حادثه اى شگفت و بلكه به عنوان شگفت ترين حادثه تاريخى

1.دلائل الصدق : ج ۲ ص ۴۶۱ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
50

از آن به تضاد نيز منجر شود ـ طبيعى است و بى گمان ، اين چگونگى ، نفى اصل حادثه را باعث نخواهد شد .
بررسى يك واقعه تاريخى ، معيارها و ملاك هاى خاصّ خود را دارد . از اين روى ، سخن ناقدانِ حادثه كه ويژگى هاىِ گاه متفاوت و گاه متنافى ، نشان از كذب روايات دارد ، بسى نادرست است . علّامه شيخ محمّد حسن مظفّر ، ابعاد اين اشكال را بازگفته و به آن ، پاسخ داده است ، كه سزامند است متن آن را بياوريم :
مسئله سوم ، آن كه متن روايات ، از چند جهت ، با يكديگر منافات دارد ، كه دروغ بودن حادثه را مى رساند :
نخستْ آن كه بعضى روايات ، دلالت بر آن دارد كه خورشيد ، طلوع كرد و بر كوه ها و بر زمين تابيد و در بعضى آمده است كه تا وسط آسمان آمد و در پاره اى روايات است كه تا نصف مسجد رسيد ، و اين ، دليل بر آن است كه حادثه بايد در مدينه اتّفاق افتاده باشد ؛ چون مقصود از مسجد ، مسجد مدينه است ، و بسيارى از گزارش ها دلالت بر آن دارند كه حادثه در جنگ خيبر و در صهباء ، روى داده است .
دوم آن كه در بعضى از روايات است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در حال دريافت وحى بود و در بعضى آمده است كه خوابيده بود و بيدار شد .
سوم آن كه در بعضى روايات مى گويند على عليه السلام مشغول [ پرستارى از ]پيامبر صلى الله عليه و آله بود و در برخى آمده است كه وى مشغول تقسيم غنايم بود و ... و ديگر ويژگى هاى متنافى اى كه در روايت وجود دارد .
پاسخ ، اين است كه : اختلاف ويژگى هاى روايات ، به معناى دروغ بودن اصل داستان نيست و تنها بر بودن اشتباهاتى در نقل ويژگى ها دلالت دارد ؛ چون هيچ حادثه نقل شده از طرق گوناگون وجود ندارد كه در نقل ويژگى هايش اختلافى نباشد . در داستان شقّ القمر ـ در روايتى كه از ترمذى نقل كرديم ـ آمده است كه : «ماه ، دو نيمه شد و بر دو كوه تابيد» و در گزارش ديگرى از

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 53341
صفحه از 591
پرینت  ارسال به