8 / 1 ـ 3
ابو بَـكره
۶۲۸۷.تاريخ الطبرىـ به نقل از على بن محمّد ـ: بُسر بر منبر بصره سخنرانى كرد و على عليه السلام را دشنام گفت . آن گاه گفت : هر كس مى داند من راست مى گويم ، او را به خدا سوگند مى دهم كه مرا تصديق كند و هر كس مى داند من دروغ مى گويم ، مرا تكذيب كند .
ابو بكره گفت : خدا شاهد است كه ما تو را جز دروغگو نمى دانيم .
بُسر ، فرمان داد تا او را خفه كنند ؛ ولى ابو لؤلؤ ضَبّى بلند شد و خود را روى او افكند و مانع خفه كردن او شد .
8 / 1 ـ 4
اُمّ سَلَمه
۶۲۸۸.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از ابو عبد اللّه جدلى ـ: وارد خانه اُمّ سلمه شدم . به من گفت : آيا در بين شما به پيامبر خدا دشنام گفته مى شود؟
گفتم : پناه بر خدا! يا منزّه است خدا! يا كلمه اى شبيه به اينها گفتم .
گفت : از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود : «هر كس على را دشنام بگويد ، مرا دشنام گفته است» .
۶۲۸۹.المصنَّف ، ابن ابى شيبهـ به نقل از ابو عبد اللّه جدلى ـ: امّ سلمه به من گفت : اى ابو عبد اللّه ! آيا در بين شما به پيامبر خدا دشنام گفته مى شود و شما غيرت نشان نمى دهيد؟!
گفتم : چه كسى پيامبر خدا را دشنام گفته است؟
گفت : به على و دوستداران وى دشنام گفته مى شود كه پيامبر خدا او را همواره دوست مى داشت .