577
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12

مى رسيد ، زبانش مى گرفت و هنگامى كه وى از چرايى آن سؤال كرد ، پدرش به تكريم على عليه السلام پرداخت و گفت :
اگر مردم ، آنچه را ما درباره على مى دانيم ، مى دانستند ، همگى از ما مى بريدند . ۱
اين گونه موارد، بى گمان، ذهن او را مشغول ساخت و وى را در چگونگى مسئله لعن ، به تأمّل وا داشت.
او زمام امور را به دست گرفت ، در حالى كه از يك سو به لحاظ فكرى ، درباره لعن ، شبهه اساسى داشت و از سوى ديگر ، مردم ، نه تنها به «لعن» ، رويكرد خوبى نداشتند ، بلكه به گونه اى از آن ، نفرت داشتند . بنا بر اين ، شخصيّت فكرى و فرهنگى او اجازه نمى داد تا چهره اى بزرگ و شخصيّتى بى مانند در جهان اسلام را دشنام بگويد .
از سوى ديگر ، هوشمندى سياسى و سياست مدارى اش اقتضا مى كرد كه رويكرد مردم را نسبت به جريان هاى اجتماعى ، فكرى و سياسى ، براى استوارسازى حاكميّتِ خويش مراعات نمايد . همين مسئله او را وادار كرد تا از اين موقعيّت و فضاى سياسى ـ فرهنگى و نيز جوّ فكرى جامعه بهره گيرد و به چنين كار شايسته اى اقدام كند ؛ كارى كه به تدريج ، ديگر مردم نيز از آن ، استقبال مى نمودند ، چنان كه در گزارش ابن اثير ـ كه نقل كرديم ـ آمده بود :
اين كار در نظر مردم ، جايگاه شايسته اى يافت و آنان ، وى را به خاطر آن ، بسيار ستودند . ۲
اين اقبال عمومى و رويكرد ستايش آميزِ مردم ، نشان مى دهد كه در روزگار عمر

1.ر . ك : ص ۵۶۷ ح ۶۳۲۰ .

2.ر . ك : ص ۵۶۵ ح ۶۳۱۹ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
576

اهل بيت عليهم السلام جايگاه ويژه اى دارد . ۱ در اين مورد ، دست كم از اشاره به يك نكته تأمّل برانگيز نمى توان تن زد و آن ، تكرار بسيار زياد «صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد» است كه در آن روزگاران ، بى گمان در فرا ياد آوردن چهره هاى منوّر اهل بيت و على بن ابى طالب عليهم السلام ، نقش ارجمندى داشته است . ۲
اين همه به همراه مسائل بسيار ديگر ـ كه اكنون مجال پرداختن به آنها نيست ـ عملاً و به تدريج ، امّت اسلامى را با واقعيّت سياسى جهان اسلام ، آشنا ساخت و جنايات و تباهى هاى بنى اميّه را در پيش ديده ها نهاد و جايگاه پيشوايان الهى را آشكار نمود . حتّى مى توان گفت زمينه را براى قيامى همه جانبه و سراسرى آماده ساخت ، بدان سان كه به سال 131 ق ، حكومت بنى اميّه فرو ريخت و بنى عبّاس بر روى كار آمدند .

نگاهى دوباره به انگيزه هاى جلوگيرى از دشنامگويى به على

اكنون ، در پرتو آنچه آورديم و با توجّه به نكات ديگرى كه ياد مى كنيم ، بايد چگونگى و چرايى جلوگيرى عمر بن عبد العزيز از دشنامگويى به على عليه السلام را با نگاهى دوباره تحليل كنيم :
در بخش متون تاريخى آورديم كه يك بار ، معلّمِ عمر بن عبد العزيز با تمهيدى شايسته ، او را به زشتى «لعن على عليه السلام » متوجّه مى سازد و شخصيّت على عليه السلام را به گونه اى تأمّل برانگيز و شايسته در فكر و ذهن وى جاى مى دهد .
نيز در همان بخش آورديم كه وقتى پدرش در خطبه ها به «دشنامگويى به على عليه السلام »

1.استاد محمّد رضا حكيمى در كتاب خواندنى و سودمند امام در عينيّت جامعه (ص ۲۴) ، بدين نكته اشاره كرده است .

2.در اين مورد ، مراجعه به كتاب جهاد الإمام السجّاد عليه السلام از استاد سيّد محمّد رضا حسينى جلالى ، و بويژه فصل دومِ آن ، توصيه مى شود.

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 53280
صفحه از 591
پرینت  ارسال به