اهل بيت عليهم السلام جايگاه ويژه اى دارد . ۱ در اين مورد ، دست كم از اشاره به يك نكته تأمّل برانگيز نمى توان تن زد و آن ، تكرار بسيار زياد «صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد» است كه در آن روزگاران ، بى گمان در فرا ياد آوردن چهره هاى منوّر اهل بيت و على بن ابى طالب عليهم السلام ، نقش ارجمندى داشته است . ۲
اين همه به همراه مسائل بسيار ديگر ـ كه اكنون مجال پرداختن به آنها نيست ـ عملاً و به تدريج ، امّت اسلامى را با واقعيّت سياسى جهان اسلام ، آشنا ساخت و جنايات و تباهى هاى بنى اميّه را در پيش ديده ها نهاد و جايگاه پيشوايان الهى را آشكار نمود . حتّى مى توان گفت زمينه را براى قيامى همه جانبه و سراسرى آماده ساخت ، بدان سان كه به سال 131 ق ، حكومت بنى اميّه فرو ريخت و بنى عبّاس بر روى كار آمدند .
نگاهى دوباره به انگيزه هاى جلوگيرى از دشنامگويى به على
اكنون ، در پرتو آنچه آورديم و با توجّه به نكات ديگرى كه ياد مى كنيم ، بايد چگونگى و چرايى جلوگيرى عمر بن عبد العزيز از دشنامگويى به على عليه السلام را با نگاهى دوباره تحليل كنيم :
در بخش متون تاريخى آورديم كه يك بار ، معلّمِ عمر بن عبد العزيز با تمهيدى شايسته ، او را به زشتى «لعن على عليه السلام » متوجّه مى سازد و شخصيّت على عليه السلام را به گونه اى تأمّل برانگيز و شايسته در فكر و ذهن وى جاى مى دهد .
نيز در همان بخش آورديم كه وقتى پدرش در خطبه ها به «دشنامگويى به على عليه السلام »