87
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12

۵۸۱۵.امام على عليه السلام :به خدا سوگند ـ اى بنى اميّه ـ ، در اندكْ زمانى دنيا (قدرت) را ببينيد كه دردست ديگران و در خانه دشمنانتان است .

۵۸۱۶.امام على عليه السلام :به خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد ، سوگند ـ اى بنى اميّه ـ ، كه براى دنيا (قدرت) ، كشته خواهيد شد و در اندكْ زمانى آن را در دست ديگران ودر خانه دشمنانتان خواهيد ديد و پس از مدّتى اندك ، [ ديگران نيز ]خبر آن را خواهندفهميد .

۵۸۱۷.امام على عليه السلامـ درباره بنى اميّه ـ: اين قوم ، تا زمانى كه اختلاف نكنند ، كمر قدرت را دردست خواهند داشت و هر گاه در بين خود اختلاف پيدا كنند ، قدرت از دستشان خارج خواهد شد و تا روز قيامت به ايشان باز نخواهد گشت .

۵۸۱۸.امام على عليه السلام :بنى اميّه را فرصتى ۱ است كه در آن مى تازند و اگر در بين خود اختلاف ورزند ، كفتارها براى غلبه بر آنان ، دهان مى گشايند .

۵۸۱۹.امام على عليه السلام :سوگند مى خورم و سوگند مى خورم كه پس از من ، بنى اميّه ، چنان كه كسى خلط سينه را بيرون مى اندازد ، قدرت را كنار خواهند افكند و تا زمانى كه شب و روز در گردش است ، آن را نخواهند چشيد و از طعم آن ، برخوردارنخواهند شد .

۵۸۲۰.امام على عليه السلام :بلاى بنى اميّه پايدار خواهد ماند تا زمانى كه خداوند ، جمعى را چون ابرهاى پراكنده پاييزى كه از نقاط مختلف مى آيند ، برانگيزد كه حكومت را از روى خستگى اداره مى كنند و نه از اميرى فرمان مى برند و نه از مأمورى . وقتى چنين شد ، خداوند ، پادشاهى بنى اميّه را از بين خواهد برد .

۵۸۲۱.امام على عليه السلام :بنى اميّه ، همچنان سوهان گم راهى را تيز خواهند كرد و برايشان در روى زمين ، مهلت و نهايتى است تا آن كه در ماه حرام ، خون محترمى را بر زمين مى ريزنند. به خدا سوگند، گويى به غُرنوق (جوان سپيدروى) قريش مى نگرم كه در خون خود ، غوطه ور است .
هر گاه آنان چنين كردند ، در روى زمين برايشان عذر پذيرى پيدا نخواهد شد و پس از پانزده شب ، ديگر براى آنان حكومتى در روى زمين نخواهد بود . ۲

1.تعبير امام عليه السلام در اين جا «مِرْوَد» است . سيّد رضى گفته : «مِروَد» در اين جا (بر وزن مِفْعَل از مادّه «اِرواد») به معناى مهلت و فرصت دهى است و اين تعبير ، از فصيح ترين و شگفت ترين سخن هاست . گويى او مهلتى را كه آنان دارند ، به ميدان مسابقه تشبيه كرده كه در آن ، تا نهايت مى روند و وقتى به پايان رسيدند ، نظامشان از هم مى گسلد (نهج البلاغة : ذيل حكمت ۴۶۴) .

2.در ادامه ، ابن ابى الحديد گفته: غرنوق ، ابراهيم امام ، شخصى قُرشَى است كه بنى اميّه او را كشتند و پس از كشتن او روزگارشان به سرآمد. در چگونگى كشتنش گزارش ها گوناگون است . مى گويند به شمشير كشته شد و مى گويند او را در در گودال پُر از نوره، خفه كردند. حديث امير مؤمنان، گونه اوّل را تأييد مى كند .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
86

۵۸۱۵.عنه عليه السلام :فاُقسِمُ بِاللّهِ ، يا بَني اُمَيَّةَ عَمّا قَليلٍ لَتَعرِفُنَّها في أيدي غَيرِكُم وفي دارِ عَدُوِّكُم . ۱

۵۸۱۶.عنه عليه السلام :فَاُقسِمُ بِاللّهِ الَّذي فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرأَ النَّسَمَةَ ، لَتنتَحِرُنَّ عَلَيها يا بَني اُمَيَّةَ ، ولَتَعرِفُنَّها في أيدي غَيرِكُم ودارِ عَدُوِّكُم عَمّا قَليلٍ ، ولَيَعلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعدَ حينٍ . ۲

۵۸۱۷.عنه عليه السلامـ في بَني اُمَيَّةَ ـ: لا يَزالُ هؤُلاءِ القَومُ آخِذينَ بِثَبَجِ ۳ هذَا الأَمرِ ما لَم يَختَلِفوا بَينَهُم ، فَإِذَا اختَلَفوا بَينَهُم خَرَجَت مِنهُم فَلَم تَعُد إلَيهِم إلى يَومِ القِيامَةِ . ۴

۵۸۱۸.عنه عليه السلام :إنَّ لِبَني اُمَيَّةَ مِروَدا ۵ يَجرونَ فيهِ ، ولَو قَدِ اختَلَفوا فيما بَينَهُم ثُمَّ كادَتهُمُ الضِّباعُ لَغَلَبَتهُم . ۶

۵۸۱۹.عنه عليه السلام :فَاُقسِمُ ثُمَّ اُقسِمُ ، لَتَنخَمَنَّها اُمَيَّةُ مِن بَعدي كَما تُلفَظُ النُّخامَةُ ، ثُمَّ لا تَذوقُها ولا تَطعَمُ بِطَعمِها أبَدا ما كَرَّ الجَديدانِ . ۷

۵۸۲۰.عنه عليه السلام :لا يَزالُ بَلاءُ بَني اُمَيَّةَ شَديداً حَتّى يَبعَثَ اللّهُ العُصَبَ مِثلَ قَزَعِ الخَريفِ ، يَأتونَ مِن كُلٍّ ، ولا يَستَأمِرونَ أميرا ولا مَأمورا ، فَإِذا كانَ ذلِكَ أذهَبَ اللّهُ مُلكَ بَني اُمَيَّةَ . ۸

۵۸۲۱.عنه عليه السلام :إنَّ بَني اُمَيَّةَ لا يَزالونَ يَطعَنونَ في مِسحَلِ ضَلالَةٍ ، ولَهُم فِي الأَرضِ أجَلٌ ونِهايَةٌ ، حَتّى يُهريقُوا الدَّمَ الحَرامَ فِي الشَّهرِ الحَرامِ . وَاللّهِ لَكَأَ نَّي أنظُرُ إلى غُرنوقٍ ۹ مِن قُرَيشٍ يَتَشَحَّطُ في دَمِهِ ، فإذا فَعَلوا ذلِكَ لَم يَبقَ لَهُم فِي الأَرضِ عاذِرٌ ، ولَم يَبقَ لَهُم مُلكٌ عَلى وَجهِ الأَرضِ بَعدَ خَمسَ عَشرَةَ لَيلَةً . ۱۰

1.نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۵ .

2.الإرشاد : ج ۱ ص ۲۷۶ .

3.الثَّبَجُ : الوسط (النهاية : ج ۱ ص ۲۰۶ «ثبج») .

4.الفتن : ج ۱ ص ۱۹۳ ح ۵۲۲ ؛ الملاحم والفتن : ص ۸۴ ح ۳۱ كلاهما عن عبيدة .

5.قال الشريف الرضي رحمه الله : والمِرْوَد هنا : مِفْعَل من الإرواد ؛ وهو الإمهال والإظهار ، وهذا من أفصح الكلام وأغربه ، فكأ نّه عليه السلام شبّه المهلة الَّتي هم فيها بالمضمار الذي يجرون فيه إلى الغاية ، فإذا بلغوا منقطعها انتقض نظامهم بعدها (المصدر) .

6.نهج البلاغة : الحكمة ۴۶۴ ، نثر الدرّ : ج ۱ ص ۳۱۱ .

7.نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۸ .

8.الفتن : ج ۱ ص ۱۹۷ ح ۵۳۹ عن النزّال بن سبرة .

9.الغُرْنُوق : الشابّ الناعم الأبيض (النهاية : ج ۳ ص ۳۶۴ «غرنق») .

10.الفائق في غريب الحديث : ج ۲ ص ۱۶۱ ، شرح نهج البلاغة : ج ۱۹ ص ۱۳۱ وفيه «مَسجَل» بدل «مِسْحَل» ، وقال في ذيله : «الغِرْنوق : القُرشي الذي قتلوه ثمّ انقضى أمرُهم عقيب قتله : إبراهيم الإمام ، وقد اختلفت الرواية في كيفيّة قتله ؛ فقيل : قُتل بالسيف ، وقيل : خُنق في جِراب فيه نُورة ، وحديث أمير المؤمنين عليه السلام يُسند الرواية الاُولى» .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج12
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 53311
صفحه از 591
پرینت  ارسال به