43
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج11

۵۰۵۴.امام على عليه السلام :كسى كه از توصيف موجودِ داراى هيئت (پيكر) و ابزارها (اعضا) ناتوان است ، از توصيف خالق آن ، ناتوان تر ، و از دست يافتن به او با شناخت ويژگى هاى آفريدگان، دورتر خواهد بود .

۵۰۵۵.امام على عليه السلام :چگونه كسى كه از توصيف مخلوقى چون خودش ناتوان است ، مى تواند خدايش را توصيف كند؟!

۵۰۵۶.امام على عليه السلام :خردها را بر تعيين اوصاف خويش آگاه نساخته ، و آنها را از شناخت بايسته خويش در پرده نگاه نداشته است .

۵۰۵۷.امام على عليه السلام :هر كس خدا را وصف كند ، برايش اندازه مشخّص كرده است، و هر كس برايش اندازه مشخّص كند ، او را به شماره آورده است ، و هر كس او را به شماره درآورَد، ازلى بودنش را نفى نموده است ، و هر كس بگويد : «كجاست؟»، او را محدود و كرانمند ساخته است ، و هر كس بگويد : «بر چيست؟» ، جايى را تهى از او دانسته است ، و هر كس بگويد : «در چه چيز است؟» ، او را جزو چيزى قرار داده است .

۵۰۵۸.امام على عليه السلام :كمالِ يگانه دانستن او، اخلاص براى اوست، و كمالِ اخلاص براى او ، نفى صفات از اوست ؛ چون هر صفتى گواه است كه آن [ صفت] ، غير از موصوف است ، و هر موصوفى گواه است كه آن ، غير از صفت است .
پس هر كس خدا را وصف كند ، او را با چيزى قرين ساخته است ، و هر كس او را با چيزى قرين سازد ، او را دوگانه پنداشته است ، و هر كس او را دوگانه بپندارد ، او را جزء جزء دانسته است ، و هر كس او را جزء جزء بداند ، او را نشناخته است ، و هر كس او را نشناسد ، به او اشاره كرده [ و براى او جهت قائل شده] است ، و هر كس به او اشاره كند ، براى او اندازه تعيين كرده است ، و هر كس محدودش سازد ، او را به شمارْ درآورده است ، و هر كس بگويد : «در چيست؟» ، او را جزو چيزى قرار داده است ، و هر كس بگويد : «بر چه چيز است؟» ، جايى را از [ وجود ]او تهى شمرده است .

۵۰۵۹.امام على عليه السلام :هر كس توصيف خدا را بخواهد ، او را نشناخته است ، و هر كس او را به چيزى همانند بداند ، از او در گذشته است ، و هر كس [ بخواهد] كنه او را بشناسد ، در شناخت او به خطا رفته است .
هر كس بگويد : «كجاست؟» ، او را [ در جايى ]ساكن دانسته است ، و هر كس بگويد : «در چه چيز است؟» ، او را جزو چيزى قرار داده است ، و هر كس بگويد : «تا كجاست؟» ، او را محدود ساخته است ، و هر كس بگويد : «چرا هست؟» ، براى او علّت جويى كرده است ، و هر كس بگويد : «او چگونه است؟» ، او را تشبيه كرده است، و هر كس بگويد: «از كِى هست؟»، او را در زمان ، قرار داده است ، و هر كس بگويد : «تا كى هست؟» ، براى او نهايتى تعيين كرده است ، و هر كس نهايتى براى او تعيين كند ، او را جزء جزء دانسته است ، و هر كس او را جزء جزء بداند ، او را وصف كرده است ، و هر كس او را وصف كند ، درباره او به كژراهه رفته است ، و هر كس او را بخش بخش كند ، از او روى بر تافته است .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج11
42

۵۰۵۴.عنه عليه السلام :إنَّ مَن يَعجِزُ عَن صِفاتِ ذِي الهَيئَةِ وَالأَدَواتِ فَهُوَ عَن صِفاتِ خالِقِهِ أعجَزُ ، ومِن تَناوُلِهِ بِحُدودِ المَخلوقينَ أبعَدُ . ۱

۵۰۵۵.عنه عليه السلام :كَيفَ يَصِفُ إلهَهُ مَن يَعجِزُ عَن صِفَةِ مَخلوقٍ مِثلِهِ . ۲

۵۰۵۶.عنه عليه السلام :لَم يُطلِعِ العُقولَ عَلى تَحديدِ صِفَتِهِ ، ولَم يَحجُبها عَن واجِبِ مَعرِفَتِهِ . ۳

۵۰۵۷.عنه عليه السلام :مَن وَصَفَ اللّهَ فَقَد حَدَّهُ ، ومَن حَدَّهُ فَقَد عَدَّهُ ، ومَن عَدَّهُ فَقَد أبطَلَ أزَلَهُ ، ومَن قالَ : أينَ ؟ فَقَد غَيّاهُ ، ومَن قالَ : عَلامَ ؟ فَقَد أخلى مِنهُ ، ومَن قالَ : فيمَ ؟ فَقَد ضَمَّنَهُ . ۴

۵۰۵۸.عنه عليه السلام :كَمالُ تَوحيدِهِ الإِخلاصُ لَهُ ، وكَمالُ الإِخلاصِ لَهُ نَفيُ الصِّفاتِ عَنهُ ؛ لِشَهادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أنَّها غَيرُ المَوصوفِ ، وشَهادَةِ كُلِّ مَوصوفٍ أنَّهُ غَيرُ الصِّفَةِ ؛ فَمَن وَصَفَ اللّهَ فَقَد قَرَنَهُ ومَن قَرَنَهُ فَقَد ثَنّاهُ ، ومَن ثَنّاهُ فَقَد جَزَّأَهُ ومَن جَزَّأَهُ فَقَد جَهِلَهُ ، ومَن جَهِلَهُ فَقَد أشارَ إلَيهِ ، ومَن أشارَ إلَيهِ فَقَد حَدَّهُ ، ومَن حَدَّهُ فَقَد عَدَّهُ ، ومَن قالَ : فيمَ ؟ فَقَد ضَمَّنَهُ ، ومَن قالَ : عَلامَ ؟ فَقَد أخلى مِنهُ . ۵

۵۰۵۹.عنه عليه السلام :قَد جَهِلَ اللّهَ مَنِ استَوصَفَهُ ، وتَعَدّاهُ مَن مَثَّلَهُ ، وأخطَأَهُ مَنِ اكتَنَهَهُ ، فَمَن قالَ : أينَ ؟ فَقَد بَوَّأَهُ ۶ ، ومَن قالَ : فيمَ ؟ فَقَد ضَمَّنَهُ ، ومَن قالَ : إلامَ ؟ فَقَد نَهّاهُ ، ومَن قالَ : لِمَ فَقَد عَلَّلَهُ ، ومَن قالَ : كَيفَ ؟ فَقَد شَبَّهَهُ ، ومَن قالَ : إذ فَقَد وَقَّتَهُ ، ومَن قالَ : حَتّى فَقَد غَيّاهُ ، ومَن غَيّاهُ فَقَد جَزَّأَهُ ، ومَن جَزَّأَهُ فَقَد وَصَفَهُ ، ومَن وَصَفَهُ فَقَد ألحَدَ فيهِ ، ومَن بَعَّضَهُ فَقَد عَدَلَ عَنهُ . ۷

1.نهج البلاغة : الخطبة ۱۶۳ ، بحار الأنوار : ج ۶۰ ص ۳۴۸ ح ۳۴ .

2.نهج البلاغة : الخطبة ۱۱۲ ، بحار الأنوار : ج ۶ ص ۱۴۳ ح ۹ .

3.نهج البلاغة : الخطبة ۴۹ ، شرح الأخبار : ج ۲ ص ۳۱۲ ح ۶۴۰ عن جعفر بن سليمان بإسناده عنه عليه السلام وفيه «السواتر عن يقين» بدل «عن واجب» ، بحار الأنوار : ج ۴ ص ۳۰۸ ح ۳۶ .

4.الكافي : ج ۱ ص ۱۴۰ ح ۵ عن إسماعيل بن قتيبة عن الإمام الصادق عليه السلام ، نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۲ وفيه إلى «أزله» ، بحار الأنوار : ج ۴ ص ۲۶۷ ح ۵ ؛ دستور معالم الحكم : ص ۱۲۲ وفيه «نعته» بدل «غيّاه» .

5.نهج البلاغة : الخطبة ۱ ، الاحتجاج : ج ۱ ص ۴۷ ح ۱۱۳ ، بحار الأنوار : ج ۴ ص ۲۴۷ ح ۵ ؛ دستور معالم الحكم : ص ۱۲۲ نحوه .

6.يقال : بَوّأه اللّه منزِلاً : أي أسكنَه إيّاه ، وتبوّأت منزِلاً : أي اتّخذته ، والمَباءة : المنزل (النهاية : ج ۱ ص ۱۵۹ «بوأ») .

7.تحف العقول : ص ۶۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج11
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 101118
صفحه از 613
پرینت  ارسال به