ن ـ به هنگام صعود بر كوه صفا
۴۴۰۱.الكافىـ به نقل از على بن نعمان ، به صورت مرفوع ـ: امير مؤمنان ، هرگاه به بالاى كوه صفا مى رفت ، رو به كعبه مى ايستاد و دست هايش را بلند مى كرد و مى گفت : «بار خدايا! هر گناهى را كه انجام داده ام ، بر من ببخش ، و اگر دوباره به گناه برگشتم ، دوباره بر من ببخش؛ چرا كه تو بخشاينده و مهربانى .
بار خدايا! با من بدان گونه كه تو شايسته آنى ، رفتار كن ؛ چرا كه اگر بدان گونه كه شايسته اى با من رفتار كنى ، به من رحم مى كنى ، و اگر عذابم كنى ، تو بى نياز از عذاب منى و من محتاج رحمت توام . پس اى آن كه محتاج رحمت اويم! بر من رحم كن.
بار خدايا! بدان سان كه من شايسته آنم ، با من رفتار مكن ؛ چرا كه اگر آن سان كه شايسته آنم با من رفتار كنى ، مرا عذاب مى كنى ، بدون آن كه بر من ستم كنى . من از عدل تو در هراسم و از ستم تو هراسى ندارم . اى آن كه عادلى و ستم نمى كنى ، به من رحم كن!
س ـ به هنگام تهنيت گفتن به مسافر مكّه
۴۴۰۲.امام على عليه السلام :هرگاه بـرادرت از مـكّه آمـد ، پيشانى اش را ببوس ... و هرگاه خواستيد به وى تهنيت گوييد، بگوييد : «خداوند ، عبادتت را بپذيرد ، و سعيَت را مورد لطف قرار دهد ، و مخارجت را جبران سازد ، و آن را آخرين زيارت بيت اللّه الحرام از جانب تو قرار ندهد».
ع ـ به هنگام ستودن او در پيش رويش
۴۴۰۳.امام على عليه السلامـ هنگامى كه گروهى او را پيش رويش ستايش كردند ـ: بار خدايا! تو به من از خودم داناترى ، و من از آنان نسبت به خودم آگاه ترم . بار خدايا! ما را بهتر از آنچه كه آنان مى پندارند ، قرار ده ، و آنچه را كه آنان نمى دانند ، بر ما ببخش.