۴۴۶۶.امام على عليه السلامـ هنگامى كه در صِفّين ، بر گروهى از شاميان گذشت ـ:
بار خدايا! آنان ، حق را رد كردند . پس جمعشان را بگسل و اتّحادشان را به هم بزن و به خاطر خطاهايشان ، آنان را هلاك كن . والبته آن كه را تو دوست مى دارى ، خوار نمى گردد ، و آن كه را تو دشمن مى دارى ، عزيز نمى گردد.
۴۴۶۷.امام باقر عليه السلام :على عليه السلام بر خوارجْ نفرين مى كرد و مى گفت : «بار خدايا! اى پروردگارِ خانه آباد، و سقف برافراشته ، و درياى انباشته ، و كتاب نگاشته! از تو پيروزى بر اينان را مى خواهم كه كتاب تو را پشتِ سر خود افكندند و براى سركشى بر تو از امّت احمد ، جدا شدند».
3 / 3 ـ 14
دعاهاى منظوم امام
۴۴۶۸.امام على عليه السلامـ در ديوان منسوب به ايشان ـ:
سپاس از آنِ توست ، اى صاحب بخشش و بزرگى و برترى
فرخنده اى، به هر كس كه بخواهى مى دهى ، و از هر كس كه بخواهى ، دريغ مى كنى
خداى من، آفريننده من، دژ من و پناهگاه من!
به هنگام نيازمندى و توانمندى به سوى تو پناه مى جويم .
خداى من! اگر خطاهايم بزرگ و فراوان است
گذشت تو از گناهم بزرگ تر و گسترده تر است.
خداى من! اگر من به خواسته هاى دلم تن دادم
اكنون منم كه در باغِ پشيمانى مى چَرَم .
خداى من! حال من و نيازمندى و بيچارگى ام را مى بينى
و مناجات هاى نهانى مرا مى شنوى .
خداى من! اميدم را قطع مكن و دلم را منحرف مكن
مرا به معدن بخششت ، طمع است .
خداى من! مرا از عذابت پناه ده؛ چرا كه من
اسيرِ خوار بيمناكى هستم كه براى تو فروتنى مى كنم.
خداى من! با القاى حجّتت ، به من آرامش ببخش
آن گاه كه گور ، جايگاه و آرامگاه من گردد .
خداى من! اگر هزار سال ، عذابم دهى
ريسمان اميدم از تو بُريده نخواهد شد .
خداى من! طعم گذشتت را به من بچشان ، در روزى كه
در آن جا نه فرزندان و نه مال ، سودى نمى دهند .
خداى من! اگر رعايتم نكنى ، از بين خواهم رفت
و اگر رعايتم كنى ، نابود نخواهم شد .
خداى من! اگر جز نيكوكار را نبخشى
آن كه بدى كرده و از هواى نفْس ، بهره گرفته ، چه كسى به دادش برسد؟
خداى من! اگر در طلب پرهيزگارى كوتاهى كردم
اكنون ، اين منم كه در پىِ گذشت هستم .
خداى من! گناهان من از كوه ها بيشتر و بالاتر است
امّا گذشت تو ، از گناهان من ، بزرگ تر و بلندتر است .
خداى من! اگر از روى نادانى خطا كردم ، ولى همواره
به تو اميد داشتم ، به گونه اى كه گفته شد : او بى تابى نمى كند .
خداى من! ياد گذشت تو اندوهم را زدوده
و ياد خطاها ، ديده ام را به اشك افكنده است .
خداى من! از لغزش هايم درگذر و گناهم را محو نما
چرا كه من اعتراف كننده، بيمناك و التماس كننده ام .
خداى من! راحت و رحمتى از خود به من برسان
من ، جز درهاى رحمت تو را نخواهم كوبيد .
خداى من! اگر مرا دور كنى و يا خوارم سازى
چاره ام چيست ـ اى خدا ـ و چه كار كنم؟
خداى من! اگر نااميدم سازى يا طردم كنى
پس ، از كه اميد داشته باشم و از كه طلب شفاعت كنم؟
خداى من! عاشق ، شب زنده دار است
نجوا مى كند و مى خواند ، در حالى كه غافل ، آرام خوابيده است .
خداى من! از اين مردمان ، گروهى به خواب اند
و گروهى بيدارند كه در شب ، به درگاهت تضرّع مى كنند .۱
و همه شان عطاى تو را اميد دارند و اميد
به رحمت بزرگ تو مى بَرَند و طمع بهشت دارند .
خداى من! اميدم ، آرزوى سلامت به من داده
و زشتى خطاهايم رسوايم نموده است .
خداى من اگر در گذرى ، پس گذشتت نجاتم مى دهد
و اگر نه ، به گناه ويرانگر ، نابود خواهم گشت .
خداى من! به حقّ [ پيامبر] هاشمى و خاندانش
و به حرمت خوبانى كه براى تو خُشوع مى ورزند .
خداى من! مرا با دين احمد ، محشور كن
توبه كنان، پرهيزگار، فرمانبُردار و خاضع براى تو .
اى خداى من و سرور من! محرومم مساز
از شفاعت بزرگش ، كه او شفاعتش پذيرفته است .
و درود بر او فرست تا آن هنگام كه يكتاپرستى تو را مى خوانَد
و خوبانى با تو مناجات مى كنند و به درگاهت ركوع مى كنند.