249
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج10

۴۴۶۶.امام على عليه السلامـ هنگامى كه در صِفّين ، بر گروهى از شاميان گذشت ـ:
بار خدايا! آنان ، حق را رد كردند . پس جمعشان را بگسل و اتّحادشان را به هم بزن و به خاطر خطاهايشان ، آنان را هلاك كن . والبته آن كه را تو دوست مى دارى ، خوار نمى گردد ، و آن كه را تو دشمن مى دارى ، عزيز نمى گردد.

۴۴۶۷.امام باقر عليه السلام :على عليه السلام بر خوارجْ نفرين مى كرد و مى گفت : «بار خدايا! اى پروردگارِ خانه آباد، و سقف برافراشته ، و درياى انباشته ، و كتاب نگاشته! از تو پيروزى بر اينان را مى خواهم كه كتاب تو را پشتِ سر خود افكندند و براى سركشى بر تو از امّت احمد ، جدا شدند».

3 / 3 ـ 14

دعاهاى منظوم امام

۴۴۶۸.امام على عليه السلامـ در ديوان منسوب به ايشان ـ:

سپاس از آنِ توست ، اى صاحب بخشش و بزرگى و برترى
فرخنده اى، به هر كس كه بخواهى مى دهى ، و از هر كس كه بخواهى ، دريغ مى كنى

خداى من، آفريننده من، دژ من و پناهگاه من!
به هنگام نيازمندى و توانمندى به سوى تو پناه مى جويم .

خداى من! اگر خطاهايم بزرگ و فراوان است
گذشت تو از گناهم بزرگ تر و گسترده تر است.

خداى من! اگر من به خواسته هاى دلم تن دادم
اكنون منم كه در باغِ پشيمانى مى چَرَم .

خداى من! حال من و نيازمندى و بيچارگى ام را مى بينى
و مناجات هاى نهانى مرا مى شنوى .

خداى من! اميدم را قطع مكن و دلم را منحرف مكن
مرا به معدن بخششت ، طمع است .

خداى من! مرا از عذابت پناه ده؛ چرا كه من
اسيرِ خوار بيمناكى هستم كه براى تو فروتنى مى كنم.

خداى من! با القاى حجّتت ، به من آرامش ببخش
آن گاه كه گور ، جايگاه و آرامگاه من گردد .

خداى من! اگر هزار سال ، عذابم دهى
ريسمان اميدم از تو بُريده نخواهد شد .

خداى من! طعم گذشتت را به من بچشان ، در روزى كه
در آن جا نه فرزندان و نه مال ، سودى نمى دهند .

خداى من! اگر رعايتم نكنى ، از بين خواهم رفت
و اگر رعايتم كنى ، نابود نخواهم شد .

خداى من! اگر جز نيكوكار را نبخشى
آن كه بدى كرده و از هواى نفْس ، بهره گرفته ، چه كسى به دادش برسد؟

خداى من! اگر در طلب پرهيزگارى كوتاهى كردم
اكنون ، اين منم كه در پىِ گذشت هستم .

خداى من! گناهان من از كوه ها بيشتر و بالاتر است
امّا گذشت تو ، از گناهان من ، بزرگ تر و بلندتر است .

خداى من! اگر از روى نادانى خطا كردم ، ولى همواره
به تو اميد داشتم ، به گونه اى كه گفته شد : او بى تابى نمى كند .

خداى من! ياد گذشت تو اندوهم را زدوده
و ياد خطاها ، ديده ام را به اشك افكنده است .

خداى من! از لغزش هايم درگذر و گناهم را محو نما
چرا كه من اعتراف كننده، بيمناك و التماس كننده ام .

خداى من! راحت و رحمتى از خود به من برسان
من ، جز درهاى رحمت تو را نخواهم كوبيد .

خداى من! اگر مرا دور كنى و يا خوارم سازى
چاره ام چيست ـ اى خدا ـ و چه كار كنم؟

خداى من! اگر نااميدم سازى يا طردم كنى
پس ، از كه اميد داشته باشم و از كه طلب شفاعت كنم؟

خداى من! عاشق ، شب زنده دار است
نجوا مى كند و مى خواند ، در حالى كه غافل ، آرام خوابيده است .

خداى من! از اين مردمان ، گروهى به خواب اند
و گروهى بيدارند كه در شب ، به درگاهت تضرّع مى كنند .۱

و همه شان عطاى تو را اميد دارند و اميد
به رحمت بزرگ تو مى بَرَند و طمع بهشت دارند .

خداى من! اميدم ، آرزوى سلامت به من داده
و زشتى خطاهايم رسوايم نموده است .

خداى من اگر در گذرى ، پس گذشتت نجاتم مى دهد
و اگر نه ، به گناه ويرانگر ، نابود خواهم گشت .

خداى من! به حقّ [ پيامبر] هاشمى و خاندانش
و به حرمت خوبانى كه براى تو خُشوع مى ورزند .

خداى من! مرا با دين احمد ، محشور كن
توبه كنان، پرهيزگار، فرمانبُردار و خاضع براى تو .

اى خداى من و سرور من! محرومم مساز
از شفاعت بزرگش ، كه او شفاعتش پذيرفته است .

و درود بر او فرست تا آن هنگام كه يكتاپرستى تو را مى خوانَد
و خوبانى با تو مناجات مى كنند و به درگاهت ركوع مى كنند.

1.اين بيت در مصدر اصل نبود ، گرچه سياق شعر آن را اقتضا مى كند و ما آن را از چاپ ترجمه شده توسط مرحوم مصطفى زمانى آورديم .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج10
248

۴۴۶۶.عنه عليه السلامـ في دُعائِهِ لَمّا مَرَّ عَلى جَماعَةٍ مِن أهلِ الشّامِ بِصِفّينَ ـ: اللّهُمَّ فَإِنَّهُم قَد رَدُّوا الحَقَّ فَافضُض جَمعَهُم ، وشَتِّت كَلِمَتَهُم ، وأبسِلهُم ۱ بِخَطاياهُم ؛ فَإِنَّهُ لا يَذِلُّ مَن وَاليتَ ، ولا يَعِزُّ مَن عادَيتَ . ۲

۴۴۶۷.الإمام الباقر عليه السلام :إنَّ عَلِيّاً عليه السلام كان يَدعو عَلَى الخَوارِجِ ، فَيَقولُ في دُعائِهِ :
اللّهُمَّ رَبَّ البَيتِ المَعمورِ ، وَالسَّقفِ المَرفوعِ ، وَالبَحرِ المَسجورِ ، وَالكِتابِ المَسطورِ ، أسأَلُكَ الظَّفَرَ عَلى هؤُلاءِ الَّذينَ نَبَذوا كِتابَكَ وَراءَ ظُهورِهِم ، وفارَقوا اُمَّةَ أحمَدَ عليه السلام عُتُوّا عَلَيكَ . ۳

3 / 3 ـ 14

أدعِيَةُ الإِمامِ نَظما

۴۴۶۸.الإمام عليّ عليه السلامـ فِي الدّيوانِ المَنسوبِ إلَيهِ ـ:

لَكَ الحَمدُ يا ذَا الجودِ وَالمَجدِ وَالعُلى
تَبارَكتَ تُعطي مَن تَشاءُ وتَمنَعُ

إلهي وخَلّاقي وحِرزي ومَوئِلي
إلَيكَ لَدَى الإِعسارِ وَاليُسرِ أفزَعُ

إلهي لَئِن جَلَّت وجَمَّت خَطيئَتي
فَعَفوُكَ عَن ذَنبي أجَلُّ وأوسَعُ

إلهي لَئِن أعطَيتُ نَفسِيَ سُؤلَها
فَها أنَا في رَوضِ النَّدامَةِ أرتَعُ

إلهي تَرى حالي وفَقري وفاقَتي
وأنتَ مُناجاتِي الخَفِيَّةَ تَسمَعُ

إلهي فَلا تَقطَع رَجائي ولا تُزِغْ
فُؤادي فَلي في سَيبِ جودِكَ مَطمَعُ

إلهي أجِرني مِن عَذابِكَ إنَّني
أسيرٌ ذَليلٌ خائِفٌ لَكَ أخضَعُ

إلهي فَآنِسني بِتَلقينِ حُجَّتي
إذا كانَ لي فِي القَبرِ مَثوىً ومَضجَعُ

إلهي لَئِن عَذَّبتَني ألفَ حِجَّةٍ
فَحَبلُ رَجائي مِنكَ لا يَتَقَطَّعُ

إلهي أذِقني طَعمَ عَفوِكَ يَومَ لا
بَنونَ ولا مالٌ هُنالِكَ يَنفَعُ

إلهي لَئِن لَم تَرعَني كُنتُ ضائِعاً
وإن كُنتَ تَرعاني فَلَستُ اُضَيَّعُ

إلهي إذا لَم تَعفُ عَن غَيرِ مُحسِنٍ
فَمَن لِمُسيءٍ بِالهَوى يَتَمَتَّعُ

إلهي لَئِن فَرَّطتُ في طَلَبِ التُّقى
فَها أنَا إثرَ العَفوِ أقفو وأتبَعُ

إلهي ذُنوبي بَزَّتِ الطّودَ وَاعتَلَتْ
وصَفحُكَ عَن ذَنبي أجَلُّ وأرفَعُ

إلهي لَئِن أخطَأتُ جَهلاً فَطالَما
رَجَوتُكَ حَتّى قيلَ ما هُوَ يَجزَعُ

إلهي يُنَحّي ذِكرُ طَولِكَ لَوعَتي
وذِكرُ الخَطايَا العَينَ مِنّي يُدَمِّعُ

إلهي أقِلني عَثرَتي وَامحُ حَوبَتي
فَإِنّي مُقِرٌّ خائِفٌ مُتَضَرِّعُ

إلهي أنِلني مِنكَ رَوحاً ورَحمَةً
فَلَستُ سِوى أبوابِ فَضلِكَ أقرَعُ

إلهي لَئِن أقصَيتَني أو أهَنْتَني
فَما حيلَتي يا رَبِّ أم كَيفَ أصنَعُ

إلهي لَئِن خَيَّبتَني أو طَرَدتَني
فَمَن ذَا الَّذي أرجو ومَن ذا اُشَفِّعُ۴

إلهي حَليفُ الحُبِّ بِاللَّيلِ ساهِرٌ
يُناجى ويَدعو وَالمُغَفَّلُ يَهجَعُ

إلهي وهذَا الخَلقُ ما بَينَ نائِمٍ
ومُنتَبِهٍ في لَيلِهِ يَتَضَرَّعُ۵

وكُلُّهُمُ يَرجو نَوالَكَ راجِياً
بِرَحمَتِكَ العُظمى وفِي الخُلدِ يَطمَعُ

إلهي يُمَنّيني رَجائي سَلامَةً
وقُبحُ خَطيئاتي عَلَيَّ يُشَنِّعُ

إلهي فَإِن تَعفو فَعَفوُكَ مُنقِذي
وإلّا فَبِالذَّنبِ المُدَمِّرِ اُصرَعُ

إلهي بِحَقِّ الهاشِمِيِّ وآلِهِ
وحُرمَةِ أبرارٍ هُمُ لَكَ خُشَّعُ

إلهي فَأَنشِرني عَلى دينِ أحمَدٍ
مُنيباً تَقِيّاً قانِتاً لَكَ أخضَعُ

ولا تَحرِمَنّي يا إلهي وسَيِّدي
شَفاعَتَهُ الكُبرى فَذاكَ المُشَفَّعُ

وصَلِّ عَلَيهِ ما دَعاكَ مُوَحِّدٌ
وناجاكَ أخيارٌ بِبابِكَ رُكَّعُ۶

1.أبسَلتَ فلاناً : إذا أسلمتَه للهَلَكة (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۵۴ «بسل») .

2.وقعة صفّين : ص ۳۹۱ عن زيد بن وهب ، نهج البلاغة : الخطبة ۱۲۴ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۵۰۶ ح ۴۳۵ .

3.قرب الإسناد : ص ۱۲ ح ۳۷ عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق عليه السلام ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۳۸۲ ح ۶۱۱ .

4.جاء هذا المصراع في الطبعة المعتمدة قبل هذا البيت ، والصحيح ما أثبتناه كما في الطبعات الاُخرى .

5.ليس هذا البيت في المصدر ، ولكنّ السياق يقتضيه ، وأثبتناه من طبعة ترجمة مصطفى زماني .

6.الديوان المنسوب إلى الإمام عليّ عليه السلام : ص ۳۴۶ الرقم ۲۷۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج10
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 50420
صفحه از 600
پرینت  ارسال به