۴۷۰۲.اُسدالغابةـ به نقل از سعد ـ: وى (على عليه السلام ) را ديدم كه با شمشير ، سركردگان مشركان را از دمِ تيغ مى گذرانْد و مى فرمود: «شب را نمى خوابم . من همواره بيدارم».
۴۷۰۳.امام على عليه السلام :چنان مى بينم كه گوينده اى از شما مى گويد : اگر اين ، غذاى فرزند ابو طالب است ، از جنگ با هماوردان و مبارزه با شجاعان ، ناتوان مى گردد . بدانيد كه چوب درخت بيابان ، محكم تر است ، و سبزه هاى زيبا ، پوستْ نازك ترند . [ چوب ]روييدنى هاى با آب باران [ كه از آب ، كم بهره اند] ، پُر آتش تر و دير خاموشى ترند .
و من نسبت به پيامبر خدا ، چون نورى از نور و ساعد از بازويم . به خدا سوگند ، اگر همه عرب در جنگ با من پشتيبان يكديگر باشند ، از آنان روى نخواهم گردانْد ، و اگر فرصت دست دهد ، به سوى آن خواهم شتافت و هر آينه ، تلاش خواهم كرد كه زمين را از وجود اين شخصِ از فطرت برگشته و پيكر سرگشته ، پاك كنم تا كلوخك ها از لابه لاى دانه هاى گندم ، جدا شود.
۴۷۰۴.امام على عليه السلام :به خدا سوگند ، اگر من به تنهايى با آنان مواجه شوم ، در حالى كه نيروهايشان همه زمين را پُر كرده باشند، باكم نيست و از آنان ، بيمناك نيستم .
۴۷۰۵.امام على عليه السلامـ هـنگامى كـه خبر بـيعت شـكنى بيعت شكنان به وى رسيد ـ: جاى شگفتى است كه به من پيغام دادند در برابر نيزه ها ، گام به ميدان نهم و در برابر شمشيرها ، شكيبايى ورزم . مادر به عزايتان بنشيند! از زمانى كه بوده ام ، كسى مرا به جنگْ تهديد نكرده است و از ضرب شمشيرها نهراسيده ام.