125
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9

9 / 10

جاحِظ ۱

۳۹۶۷.رسائل الجاحظ :هرگاه از پيشى گرفتن در اسلامْ سخن گفته شود ، از شناخت در دين ، سخن به ميان آيد و يا زهد در خصوص اموالى كه مردم ، بر سرِ آنْ درگيرند ، مطرح شود ، و يا از بخشش لوازم زندگى سخن به ميان آيد ، جز على بن ابى طالب ـ كه خدا رويش را درخشان دارد ـ ، كسى را كه در اين موارد ، نامش به ميان آيد ، نمى شناسيم.

ر . ك : ج 8 ص 281 (پيشى گرفتن بر همانندان) .

9 / 11

حَسن بَصرى ۲

۳۹۶۸.شرح نهج البلاغة :اَبان بن عيّاش نقل كرده است كه از حسن بصرى درباره على عليه السلام پرسيدم.
گفت : درباره او چه بگويم؟ سابقه ، فضل ، دانش ، حكمت ، دين شناسى ، نظر ، صحابى بودن ، دليرى ، درگيرى ، زهد ، داورى و خويشاوندى از آن اوست. على در كارش بلند مرتبه بود. خداوند ، على را بيامرزد و بر او درود فرستد.
گفتم : اى ابو سعيد! آيا بر غير پيامبر صلوات و درود مى فرستى؟
گفت : هر گاه ياد مسلمانان كردى ، بر آنان رحمت بفرست و بر پيامبر و خاندانش درود فرست ، و على ، بهترينِ خاندان او بود.
گفتم : آيا او از حمزه و جعفر، بهتر بود؟
گفت : آرى.
گفتم : از فاطمه و پسرانش بهتر بود؟
گفت : آرى. سوگند به خدا، او بهترينِ همه آل محمد صلى الله عليه و آله بود. چه كسى در اين كه او بهترينِ آنان بود ، ترديد دارد ، حالْ آن كه پيامبر خدا فرمود : «پدر آن دو (حسن و حسين عليهماالسلام) بهتر از آن دو است»؟ هيچ گاه نام شرك بر او اطلاق نشد ، هيچ گاه شُرب خَمر نكرد و پيامبر خدا به فاطمه فرمود : «بهترينِ امّتم را به همسرىِ تو درآوردم» و اگر در بين امّت او كسى بهتر از وى بود ، او را استثنا مى كرد. و پيامبر خدا بين يارانش پيمان برادرى بست و بين على و خودش برادرى قرار داد. بنا بر اين ، پيامبر خدا ، خودش بهترين بود و بهترين برادران را داشت.
گفتم : اى ابو سعيد! بنا بر اين ، آنچه كه گفته مى شود كه تو درباره على [ و عليه او] گفته اى ، چه مى شود؟
گفت : برادر زاده! با آن ، خون خود را از دست اين ستمكاران ، محفوظ نگه مى دارم و اگر نمى گفتم ، بر دار آويخته مى شدم.

1.ابو عثمان عمرو بن بحر بن محبوب جاحظ بصرى ، يكى از بزرگان معتزله بود . جاحظيّه گروهى از معتزليان هستند كه اصحاب جاحظ به شمار مى آيند. وى در سال ۲۵۵ ق ، درگذشت ؛ آثار فراوانى دارد از جمله : البلدان ، المعلّمين ، البيان والتبيين (ر. ك : سير أعلام النبلاء : ج ۱۱ ص ۵۲۶ ش ۱۴۹).

2.حسن بن ابى الحسن يسار بصرى ، ابو سعيد ، آزادشده انصار ، در دو سال آخر خلافت عمر به دنيا آمد و در سال ۱۱۰ق ، درگذشت، وى از بسيارى روايت كرده و بسيارى از او روايت كرده اند و در فقه و حديث ، از مشهور تابعيان است (ر. ك : تهذيب التهذيب : ج ۱ ص ۵۴۱ ش۱۴۵۰ و الطبقات الكبرى : ج ۷ ص ۱۵۶) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
124

9 / 10

الجاحِظُ ۱

۳۹۶۷.رسائل الجاحظ :لا نَعلَمُ فِي الأَرضِ مَتى ذُكِرَ السَّبقُ فِي الإِسلامِ وَالتَّقَدُّمُ فيهِ ، ومَتى ذُكِرَ الفِقهُ فِي الدّينِ ، ومَتى ذُكِرَ الزُّهدُ فِي الأَموالِ الَّتي تَشاجَرَ النّاسُ عَلَيها ، ومَتى ذُكِرَ الإِعطاءُ فِيالماعونِ ، كانَ مَذكورا في هذِهِ الحالاتِ كُلِّها ، إلّا عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ كَرَّمَ اللّهُ وَجهَهُ . ۲

راجع : ج 8 ص 280 (التقدم على الأقران) .

9 / 11

الحَسَنُ البَصرِيُّ ۳

۳۹۶۸.شرح نهج البلاغة :رَوى أبانُ بنُ عَيّاشٍ : سَأَلتُ الحَسَنَ البَصرِيَّ عَن عَلِيٍّ عليه السلام ، فَقالَ : ما أقولُ فيهِ ؟ ! كانَت لَهُ السّابِقَةُ ، وَالفَضلُ ، وَالعِلمُ ، وَالحِكمَةُ ، وَالفِقهُ ، وَالرَّأيُ ، وَالصُّحبَةُ ، وَالنَّجدَةُ ، وَالبَلاءُ ، وَالزُّهدُ ، وَالقَضاءُ ، وَالقَرابَةُ ، إنَّ عَلِيّا كانَ في أمرِهِ عَلِيّا ، رَحِمَ اللّهُ عَلِيّا ، وصَلّى عَلَيهِ .
فَقُلتُ : يا أبا سَعيدٍ ! أ تَقولُ : صَلّى عَلَيهِ ، لِغَيرِ النَّبِيِّ ؟ ! فَقالَ : تَرَحَّم عَلَى المُسلِمينَ إذا ذُكِروا ، وصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ وآلِهِ ، وعَلِيٌّ خَيرُ آلِهِ .
فَقُلتُ : أ هُوَ خَيرٌ مِن حَمزَةَ وجَعفَرٍ ؟ قالَ : نَعَم ، قُلتُ : وخَيرٌ مِن فاطِمَةَ وَابنَيها ؟ قالَ : نَعَم ، وَاللّهِ إنَّهُ خَيرُ آلِ مُحَمَّدٍ كُلِّهِم ، ومَن يَشُكُّ أنَّهُ خَيرٌ مِنهُم وقَد قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : «وأبوهُما خَيرٌ مِنهُما» ؟ ولَم يَجرِ عَلَيهِ اسمُ شِركٍ ، ولا شُربُ خَمرٍ ، وقَد قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لِفاطِمَةَ عليهاالسلام : «زَوَّجتُكِ خَيرَ اُمَّتي» فَلَو كانَ في اُمَّتِهِ خَيرٌ مِنهُ لَاستَثناهُ .
ولَقَد آخى رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله بَينَ أصحابِهِ ، فَآخى بَينَ عَلِيٍّ ونَفسِهِ ، فَرَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله خَيرُ النّاسِ نَفسا ، وخَيرُهُم أخا . فَقُلتُ : يا أبا سَعيدٍ ، فَما هذَا الَّذي يُقالُ عَنكَ إنَّكَ قُلتَهُ في عَلِيٍّ ؟ فَقالَ : يَابنَ أخي ، أحقِنُ دَمي مِن هؤُلاءِ الجَبابِرَةِ ، ولَولا ذلِكَ لَشالَت بِيَ الخُشُبُ . ۴

1.أبو عثمان عمرو بن بحر بن محبوب الجاحظ البصري : أحد شيوخ المعتزلة . والجاحظيّة فرقة من المعتزلة وهم أصحاب الجاحظ ، مات في سنة ۲۵۵ ه . تصانيفه كثيرة ، منها : البلدان ، المعلّمين ، البيان والتبيين (سير أعلام النبلاء : ج ۱۱ ص ۵۲۶ الرقم ۱۴۹) .

2.رسائل الجاحظ : ج ۴ ص ۱۲۵ .

3.الحسن بن أبي الحسن يسار البصري ، أبو سعيد مولى الأنصار : ولد لسنتين بقيتا من خلافة عمر ، وتوفّي سنة ۱۱۰ ه ، روى عن كثير وروي عنه الكثير ، وهو من أشهر التابعين في الفقه والحديث (راجع تهذيب التهذيب : ج ۱ ص ۵۴۱ الرقم ۱۴۵۰ والطبقات الكبرى : ج ۷ ص ۱۵۶) .

4.شرح نهج البلاغة : ج ۴ ص ۹۶ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 47560
صفحه از 551
پرینت  ارسال به