9 / 10
جاحِظ ۱
۳۹۶۷.رسائل الجاحظ :هرگاه از پيشى گرفتن در اسلامْ سخن گفته شود ، از شناخت در دين ، سخن به ميان آيد و يا زهد در خصوص اموالى كه مردم ، بر سرِ آنْ درگيرند ، مطرح شود ، و يا از بخشش لوازم زندگى سخن به ميان آيد ، جز على بن ابى طالب ـ كه خدا رويش را درخشان دارد ـ ، كسى را كه در اين موارد ، نامش به ميان آيد ، نمى شناسيم.
ر . ك : ج 8 ص 281 (پيشى گرفتن بر همانندان) .
9 / 11
حَسن بَصرى ۲
۳۹۶۸.شرح نهج البلاغة :اَبان بن عيّاش نقل كرده است كه از حسن بصرى درباره على عليه السلام پرسيدم.
گفت : درباره او چه بگويم؟ سابقه ، فضل ، دانش ، حكمت ، دين شناسى ، نظر ، صحابى بودن ، دليرى ، درگيرى ، زهد ، داورى و خويشاوندى از آن اوست. على در كارش بلند مرتبه بود. خداوند ، على را بيامرزد و بر او درود فرستد.
گفتم : اى ابو سعيد! آيا بر غير پيامبر صلوات و درود مى فرستى؟
گفت : هر گاه ياد مسلمانان كردى ، بر آنان رحمت بفرست و بر پيامبر و خاندانش درود فرست ، و على ، بهترينِ خاندان او بود.
گفتم : آيا او از حمزه و جعفر، بهتر بود؟
گفت : آرى.
گفتم : از فاطمه و پسرانش بهتر بود؟
گفت : آرى. سوگند به خدا، او بهترينِ همه آل محمد صلى الله عليه و آله بود. چه كسى در اين كه او بهترينِ آنان بود ، ترديد دارد ، حالْ آن كه پيامبر خدا فرمود : «پدر آن دو (حسن و حسين عليهماالسلام) بهتر از آن دو است»؟ هيچ گاه نام شرك بر او اطلاق نشد ، هيچ گاه شُرب خَمر نكرد و پيامبر خدا به فاطمه فرمود : «بهترينِ امّتم را به همسرىِ تو درآوردم» و اگر در بين امّت او كسى بهتر از وى بود ، او را استثنا مى كرد. و پيامبر خدا بين يارانش پيمان برادرى بست و بين على و خودش برادرى قرار داد. بنا بر اين ، پيامبر خدا ، خودش بهترين بود و بهترين برادران را داشت.
گفتم : اى ابو سعيد! بنا بر اين ، آنچه كه گفته مى شود كه تو درباره على [ و عليه او] گفته اى ، چه مى شود؟
گفت : برادر زاده! با آن ، خون خود را از دست اين ستمكاران ، محفوظ نگه مى دارم و اگر نمى گفتم ، بر دار آويخته مى شدم.
1.ابو عثمان عمرو بن بحر بن محبوب جاحظ بصرى ، يكى از بزرگان معتزله بود . جاحظيّه گروهى از معتزليان هستند كه اصحاب جاحظ به شمار مى آيند. وى در سال ۲۵۵ ق ، درگذشت ؛ آثار فراوانى دارد از جمله : البلدان ، المعلّمين ، البيان والتبيين (ر. ك : سير أعلام النبلاء : ج ۱۱ ص ۵۲۶ ش ۱۴۹).
2.حسن بن ابى الحسن يسار بصرى ، ابو سعيد ، آزادشده انصار ، در دو سال آخر خلافت عمر به دنيا آمد و در سال ۱۱۰ق ، درگذشت، وى از بسيارى روايت كرده و بسيارى از او روايت كرده اند و در فقه و حديث ، از مشهور تابعيان است (ر. ك : تهذيب التهذيب : ج ۱ ص ۵۴۱ ش۱۴۵۰ و الطبقات الكبرى : ج ۷ ص ۱۵۶) .