فصل دهم : على از زبان شاعران
بحثى پيرامون امام على در شعر
شعر ، يكى از زيباترين جلوه هاى انديشه زيبايى آفرين انسان است .
شعر يكى از ابزارهاى مهم جاودان سازى انديشه ها، حادثه ها و ارزش ها ، و از مهم ترين عوامل نشر افكار و آموزه هاست . شعر ، احساسات را بر مى انگيزد ، خِرَدها را مى شورانَد و گاهى قصيده اى بلند ، غزلى نغز و ... ، شور و هيجان و غوغايى در اجتماع انسانى مى آفريند .
شاعران ، در هماره تاريخ ، مهم ترين فريادگران ارزش ها ، گسترانندگان انديشه ها و جهت دهندگان احساس ها بوده اند ، در هر دو سوىِ پسنديده و ناپسندش ...
پيشوايان الهى ، هماره به شعر ، بدين سان نگريسته اند و كوشيده اند شاعران را به آرمانگرايى ، تعهّدشناسى ، بلندنگرى و نستوهى و استوار گامى فرا خوانند و درافتادن با زشتى ها ، ستم ها و ناروايى ها را بدانها بياموزند و آنها را در جهت گستراندن ارزش هاى انسانى و دفاع از حق و حق مدارى استوار بدارند .
سوگمندانه ، در گذرگاه تاريخ ، سلطه گران فضيلت ستيز ، از شعر ، اين جلوه زيباى روح انسانى ، بسى بهره هاى زشت بردند و شاعران را به مديحه سرايى هاى ذلّت آفرينِ عزّت سوز ، وا داشتند و بدين سان ، يكى از صفحات سياهِ ادب و فرهنگ انسانى را رقم زدند .
پيامبر خدا ـ كه پيام آور آزادى و كرامت انسانى بود ـ فرموده است :
بر چهره مدّاحان ، خاك بپاشيد .
و براى نشان دادن نهايت زشتى و پلشتى ستايش جبّاران و زرمداران فرموده است :
هرگاه نابكارى ستوده شود،عرش خدا به لرزه در مى آيد و پروردگار ، خشمناك مى شود .
امّا از سوى ديگر ، چون شاعرى حق را مى سرود و مكرمتى انسانى را فرياد مى كرد ، او را مى ستود ، دعايش مى كرد و او را ارج مى نهاد ، چنان كه چون برخى از ابيات قصيده رائيّه نابغه جَعْدى را شنيد ، وى را دعا كرد و فرمود:
خداوند ، كامت را شيرين كند!
از كهن ترين روزگاران ، بودند شاعرانى كه مدح ستم و ستمبارگى را بر نمى تابيدند و ستايش تاريكى ها و تاريكى آفرينان را نمى پسنديدند ، حماسه هاى بزرگوارى ، بزرگى و شكوه را مى سرودند و زيبايى ها ، روشنايى ها و روشنايى آفرينان را مى ستودند و هماره سر بر آستانه خورشيد مى نهادند. چنين بودند شاعرانى كه در دامنه قلّه برافراشته شخصيت مولى الموحّدين ، اميرالمؤمنين ، على بن ابى طالب عليه السلام ايستادند و آن كوهسار بلند كرامت را ـ كه تمام ارزش هاى والاى انسانى ـ الهى از آن سرچشمه مى گيرد ـ ستودند و والايى ها ، بلندى ها ، شجاعت ها و شهامت ها ، عظمت ها و رزم ها ، عبادت ها و دلسپردگى هاى آن امامِ عابدان را به واژه ها سپردند و به نسل ها و عصرها ارزانى داشتند.
توصيف ، بزرگدارى و تبيين ابعاد شخصيت مولا عليه السلام و گزارش حضور حق مدارانه آن امامِ حق مداران و پيشواىِ پاك نگران در شعر شاعران ، بسى شورانگيز و هيجانبار است. از جلوه هاى والاىِ اين بزرگدارى ها و يادهاى بِشكوه ، يادِ صحنه شكوهمند «غدير خم» در شعر شاعران است و از همان لحظه پايان جريان كه حسّان به پا خاست و سرود : پيامبرشان در روز غدير در خُم ، ندايشان داد / اينك به نداى رسول ، گوش فرا ده» تا به امروز ، شاعران ، صدها مثنوى ، چكامه و قطعه در جاودانه سازى آن ابلاغ عظيم ، سروده اند .
اكنون و در اين فصل ، اندكى از بسيار ، و نَمى از يمِ ثناگسترى ها ، بزرگدارى ها ، وجلوه هاى والاى هنر آفرينى اديبان و شعر سرشار از شعور شاعران را درباره امير مؤمنان مى آوريم . گستره زمانى اين سروده هاى ارجمند ، از قرن اوّل هجرى تا قرن حاضر است ، با تأكيد مجدّد بر اين كه اينها گزينشى در حدّ مجال و فرصت اين گفتار است ؛ و گرنه روشن است كه شعر شاعران درباره مولا ـ اگر گرد آيد ـ به مجلّداتى چند ، سر خواهد زد .
اين ستايش هاى ارزشمند ، از قرن اوّل تا به امروز ادامه داشته است ؛ امّا آنچه اينك در پيش روست ، گزيده هايى از ترجمه اشعار شاعران عرب زبان تا قرن چهارم هجرى است و از آن جا كه در ترجمه ، شعر عربى زيبايى خود را از دست مى دهد و از طرفى ، شاعران فارسى سرا اشعار زيبايى در مدح مولا على عليه السلام سروده اند،در امتداد آن،براى خوانندگان فارسى زبان ، از سروده هاى شاعران فارسى گوى ، به عنوان نمونه،بخش هايى برگزيده ايم و در هر قرن،نمونه اى از شعر شاعران عرب را هم ترجمه كرده ايم. از اين روى، شماره هاى آغازين اشعار ، الزاما با متن عربى هماهنگ نيست . بديهى است علاقه مندان به مدايح على عليه السلام در شعر عربى ، به جلد نهم موسوعة الإمام على بن أبى طالب عليه السلام و ديوان هاى شاعران عرب ، و در زبان فارسى نيز به ديوان هاى شاعران فارسى زبان ، مراجعه خواهند كرد .