10 / 23
صاحب بن عَبّاد ۱
4026 . از دانشمندان بزرگ و اديبان قرن چهارم هجرى است كه مى گويد :
گفت : صاحبِ اين دين راستين كيست ؟
گفتم : احمد ، بهترين سرور پيامبران!
گفت : پس از پيامبر ، ولايت چه كسى را خالصانه مى پذيرى ؟
گفتم : وصى ، كه خيمه بر ستاره زُحل زده است .
گفت : چه كسى در بستر پيامبر ، فداكارانه آرميد ؟
گفتم : ثابت قدم ترينِ خلق خدا ، در توفان حوادث .
گفت : پيامبر ، دست چه كسى را براى برادرى فشرد ؟
گفتم : آن كه خورشيد ، هنگام غروب ، برايش بازگشت .
گفت : چه كسى را فاطمه ، زهره زهرا ، همسر شد ؟
گفتم : بهترين شخص از ميان پابرهنگان و چكمه پوشان.
گفت: پدر دو نواده پيامبر ـ آن هنكام كه ريشه گرفتند ـ كه بود؟
گفتم : آن كه به موقع ، در ميدان مسابقه ، گوى سبقت را ربود .
گفت : چه كسى در غزوه بدر ، با اعجاز ، برفراز آمد ؟
گفتم : آن كه كوبنده ترينِ بندگان خدا بر سر دشمنان بود.
گفت : شير غزوه احزاب ، چه كسى بود كه شكار مى كرد ؟
گفتم : كشنده عمرو [بن عبدود] دلاور .
گفت : در روز حُنَين ، چه كسى پوست پشمدارهارا را كَند؟
گفتم : همان درو كننده مشركان ، با شتاب و تُندى .
گفت : براى چه كسى ، به خوردن گوشت مرغ بريان ، دعا شد ؟
گفتم : نزديك ترين شخص به خدا و محبوب ترين در نزدش .
گفت : در روز كسا ، چه كسى كنار پيامبر بود ؟
گفتم : بهترين پوشيده شده و زير خرقه برده شده .
گفت : چه كسى در روز غدير ، به سرورى رسيد ؟ روشن كن!
گفتم : آن كه بهترين ولىّ اسلام بود .
گفت : چه كسى به شَرف سوره «هل أتى» نايل آمد ؟
گفتم : بخشنده ترين اهل زمين .
گفت : ركوع كننده اى كه انگشترش را صدقه داد ، كه بود ؟
گفتم : آن كه محكم ترين نيزه را به دشمن كوبيد .
گفت : چه كسى تقسيم كننده آتش [جهنم] است ؟
گفتم : كسى كه انديشه اش شعله ورتر از آتش است .
گفت: چه كسى در مُباهله پيامبر، با اهل بيت پاكش همراه بود ؟
گفتم : همان كه همراه پيامبر بود در حَضَر و سفر .
گفت : چه كسى به هارون ، تشبيه شد تا ما بشناسيمش ؟
گفتم : آن كه هيچ گاه نلغزيد و سقوط نكرد .
گفت : به من بگو كه چه كسى درِ علم پيامبر شد ؟
گفتم : كسانى كه از او درخواست كردند ؛ ولى او درخواست نكرد .
گفت : جنگنده با اقوام بيعت شكن كيست ؟
گفتم : تفسير آن ، در جنگ جمل ، رخ داد .
گفت : چه كسى با پليدها جنگيد ، آن هنگام كه روى به ستم آوردند ؟
گفتم : صفّين ، صفحه عمل بود كه خوبى را آشكار كرد.
گفت : چه كسى ناپاكان را درهم كوبيد ، وقتى كه خروج كردند ؟
گفتم : معناى آن ، در جنگ نهروان برملا شد .
گفت : چه كسى فردا صاحب حوض شريف است ؟
گفتم : كسى كه خاندانش شريف ترين خاندان است .
گفت : چه كسى پرچم حمد را بر دوش مى كشد ؟
گفتم : آن كه هيچ ترس و نگرانى در او نيست .
گفت : همه اينها كه گفتى در يك مرد ، جمع است ؟
گفتم : همه آنچه كه گفتم ، در يك مرد ، جمع است .
گفت : اين كيست ؟ نامش را برايمان بگو !
گفتم : او اميرمؤمنان على است .