10 / 25
ابو محمّد عونى ۱
4032 . از اديبان بزرگ قرن چهارم هجرى است كه مى گويد :
پيامبر خدا ، چراغ هدايت
و حجت خدا بر همه انسان هاست .
او فرقانِ آشكارِ گويايى آورده
كه به حق ، از جانب فرمان رواى تواناست.
نخستين تصديق كننده او
وصيّش بود كه در سنّ نوجوانى چنان كرد.
او هرگز به خدا شرك نورزيد
و آلوده به سجده به سنگى نشد.
همانى است كه نخستين ايمان آورنده به خدا بود
و در راه او ، جهاد كرد و يارى كرد.
نخستين نمازگزار بود و آن بود كه
طواف كرد و با آيين حج ، حج نمود و عمره به جا آورد.
كسى كه در ماجراى آل عبا ، با پاك مردى شريك شد
و هر كس در آن ترديد كند ، كافر است .
كيست كه جانش را بخشيد، در شبى كه خوابيد در بستر پيامبر
و از هيچ كوششى فروگذار نكرد؟
كيست آن كه صاحبِ خانه اى است كه در آن
ستاره اى از آسمان فرود آمد و خاموش شد؟
كيست آن كه پرچمدارى كرد ، پس از آن كه
ديروزش ، آن پرچم را با خوارى و شكست ، بازگردانده بودند؟
كيست آن كه براى ابلاغ سوره برائت انتخاب شد؟
ـ و همين براى خردمند ، پندآموز است ـ ؟
كيست آن كه درِ خانه اش به مسجد ، بازماند
در حالى كه درهاى ديگر مردم ، بسته شد؟
كيست آن كه در غدير خم ، به دستور خداوند
صاحب فضيلت شد و بر مردم ، ولايت و اقتدار يافت؟
كيست كه در تناول مرغ بريان
با دعاى پيامبر ، به اين افتخار ، نايل آمد؟
كيست آن كه شبانگاه [به اِسراء] برده شد تا اين كه
در شب تاريك تيره ، قدرت خداوند را ديد؟
كيست پينه زننده به كفش؟ و آن كه درباره اش
پيامبر ، اخبار گوناگونى به شما داد ، كيست ؟
درباره او از حُنين ، پرس و جو كن كه او را مى شناسد
كه چه كسى بود كه در جنگ ، شمشير زد و كه بود كه پشت كرد؟
همان هم سخن خورشيد ، كه از خورشيد خواست
تا پس از غروب كردن و رفتن ، دوباره باز گردد .
همان هم سخن اصحاب كهف ، آن هنگام كه با آنان سخن گفت
در شب پيمايى . پس ، از شب درباره اش بپرس .
و بپرس ماجراى اژدها را كه با او سخن گفت
در حالى كه بر فراز منبر بود و مردم به كنارى خزيده بودند .
و بپرس ماجراى شير شيريان را كه با او سخن گفت
و به فضل او اعتراف كرد و اقرار كرد
كه «او خليفه خدا بر امّت است»
و البته خداوند رحمان ، هر چه بخواهد ، تقدير مى كند .
اوست گنجينه دانش خداوند و درى كه
بر رسول خدا ، از آن در وارد مى شوند .