297
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9

10 / 28

كسايى مروزى ۱

4 . كسايى ، از استادان مسلّم شعر عصر خويش ، سروده است :
فهم كن گر مؤمنى فضل اميرالمؤمنين
فضل حيدر ، شير يزدان ، مرتضاى پاكْ دين

فضل آن كس كز پيمبر بگذرى ، فاضل تر اوست
فضل آن رُكن مسلمانى ، امام المتقين

فضل زَين الأصفيا ، داماد فخر انبيا
كافريدش خالقِ خلق آفرين از آفرين

اى نواصب ! گر ندانى فضل سرّ ذو الجلال
آيت «قُربى» نگه كن و آنِ «أصحاب اليمين»

«قُل تعالوا نَدعُ» بر خوان ، ور ندانى گوش دار
لعنت يزدان ببين از «نَبْتَهِل» تا «كاذبين»

«لا فتى إلّا على» بر خوان و تفسيرش بدان
يا كه گفت و يا كه داند گفت جز روح الأمين؟

آن نبى ، وز انبيا كس نى به علم ، او را نظير
وين ولى ، وز اوليا كس نى به فضل او را قرين

آن چراغ عالم آمد ، وز همه عالم ، بديع
وين امام امّت آمد ، وز همه امّت ، گزين

آن قوام علم و حكمت ، چون مبارك پى قوام!
وين مُعين دين و دنيا ، وز منازل ، بى مُعين

از متابع گشتن او حور يابى با بهشت
وز مخالف گشتن او وَيل يابى با انين

اى به دست ديو ملعون سال و مَه مانده اسير
تكيه كرده بر گمان ، برگشته از عين اليقين!

گر نجات خويش خواهى ، در سفينه ى نوح شو
چند باشى چون رهى تو بينواى دل رهين؟

دامن اولاد حيدر گير و از توفان مترس
گردِ كشتى گير و بنشان اين فَزَع اندر پسين

گر نياسايى تو هرگز ، روزه نگشايى به روز
وز نماز شب هميدون ريش گردانى جبين

بى تولّا بر على و آل او ، دوزخْ تو راست
خوار و بى تسليمى از تسنيم و از خُلد برين

هر كسى كو دل به نقص مرتضى معيوب كرد
نيست آن كس بر دل پيغمبر مكّى مكين

اى به كرسى بر نشسته ، آية الكرسى به دست
نيش زنبوران نگه كن پيش خوان انگبين

گر به تخت و گاه و كرسى غرّه خواهى گشت ، خيز
سجده كن كرسيگران را در نگارستان چين

سيصد و هفتاد سال از وقت پيغمبر گذشت
سير شد منبر ز نام و خوى تگسين و تگين۲

منبرى كآلوده گشت از پاى مروان و يزيد
حقّ صادق كى شناسد و آنِ زين العابدين؟

مرتضى و آل او با ما چه كردند از جفا
ما چه خلعت يافتيم از معتصم يا مستعين؟

كان همه مقتول و مسموم اند و مجروح از جهان
وين همه ميمون و منصورند اميرالفاسقين

اى كسايى! هيچ مَنديش از نواصب وز عدو
تا چنين گويى مناقب ، دل چرا دارى حزين؟۳

1.ابو الحسن مجد الدين كسايى مروزى در سال ۳۴۱ ق ، در مرو به دنيا آمد . سال درگذشت او معلوم نيست . كسايى به مذهب تشيّع ، معتقد بود . وى از استادان مسلّم شعر عصر خويش است و در ابداع مضامين و بيان معانى و توصيفات و ايراد تشبيهات ، مهارتِ بسيار داشت . وى مواعظ و حكمت را در شعر فارسى به كمال رساند . در اواخر عمر ، از مدح خلايق ، روى برگرداند و به سرودن مواعظ و پند روى آورد .

2.به معناى قهرمان و دلاورند .

3.كسايى مروزى (تحقيق : محمّد امين رياحى ، تهران : توس ، ۱۳۶۷ ش) : ص ۹۳ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
296

3 . و نيز گويد :


چه گفت آن خداوند تنزيل و وحى
خداوندِ امر و خداوندِ نهى

كه من شهر علمم ، عليّم در است
درست اين سخن ، گفتِ پيغمبر است

به مردى نباشد چو تو آدمى
چنين گفت پيغمبر هاشمى

گواهى دهم كاين سخن ، راز اوست
تو گويى دو گوشم بر آواز اوست

منم بنده اهل بيت و نبى
ستاينده خاك پاىِ وصى

خودْ آن روز نامم به گيتى مباد
كه من نام حيدر ندارم به ياد

بدين زادم و هم بدين بگذرم
چنان دان كه خاك پىِ حيدرم

زمانه زبون گشتى و روزگار
كه حيدر زدى دست بر ذوالفقار

نيامد به گيتى چو حيدر سوار
كه ديندار عالم بدان نامدار

جهان آفرين تا جهان آفريد
دليرى چو حيدر نيامد پديد

حكيم ، اين جهان را چو دريا نهاد
برانگيخته موج او تندباد

چو هفتاد كشتى بر او ساخته
همه بادبان ها برافراخته

يكى پهنْ كشتى به سانِ عروس
بياراسته همچو چشمِ خروس

محمّد بر او اندرون با على
همان اهل بيت نبى و وصى

خردمند كز دور ، دريا بديد
كرانه نه پيدا و بُن ناپديد

بدانست كو موج خواهد زدن
كس از موج ، بيرون نخواهد شدن

به دل گفت اگر با نبى و وصى
شوم غرقه ، دارم دو يار وَفى

همانا كه باشد مرا دستگير
خداوندِ تاج و لوا و سرير

خداوند جوى و مى و انگبين
همان چشمه شير و ماء مَعين

اگر چشمه دارى به ديگر سراى
به نزد وصى و نبى گير جاى

گرت زين بد آيد ، گناه من است
چنين است و اين ، دين و راه من است

دلت گر به راه خطا مايل است
تو را دشمن اندر جهان ، خود دل است

كه آن كس كه در دلْش بغض على است
از او زارتر در جهان ، زار كيست؟

نباشد بجز اهرِمَن بد كُنش
كه يزدان بسوزد به آتش تنش

نگر تا به بازى ندارى جهان
نه برگردى از نيكى همرهان

همه نيكى ات بايد آغاز كرد
چو با نيك نامان بُوى هم نبرد

از اين در ، سخن ، چند رانم همى
همانش كرانه ندانم همى .۱

1.شاه نامه فردوسى (چاپ عكسى از روى نسخه كتاب خانه ملّى فلورانس ، تهران : بنياد دائرة المعارف اسلامى ، اوّل) : ص ۳ ـ ۴ (مقدّمه) .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 47540
صفحه از 551
پرینت  ارسال به