خانه پيامبر خدا و خديجه و من ـ كه سومين آنها بودم ـ در هيچ خانهاى مسلمانى راه نيافته بود؛ نور وحى و رسالت را مىديدم و بوى نبوّت را استشمام مىكردم.
هنگامى كه وحى بر او فرود آمد ، ناله شيطان را شنيدم و پرسيدم: اى پيامبر خدا! اين ناله چيست؟ فرمود: «اين ، شيطان است كه از پرستيده شدن نا اميد گشته است. تو آنچه را كه مىشنوم ، مىشنوى و آنچه را كه مىبينم ، مىبينى ، جز آن كه تو پيامبر نيستى امّا وزير (دستْيار) من و به [ مسير] خيرى». 1
ابن ابى الحديد در بيان اين كلام حضرت كه مىفرمايد: «من بر فطرت به دنيا آمدم و به ايمان و هجرت ، پيشى گرفتم» 2 ، مىگويد:
منظور ايشان از تولّد بر فطرت ، اين است كه وى در روزگار جاهليت به دنيا نيامده است؛ چون وى سى سال پس از عام الفيل به دنيا آمده است و پيامبر خدا چهل سال پس از عام الفيل به پيامبرى مبعوث شده است .
و در اخبار صحيح آمده است كه پيامبر اكرم ، ده سال پيش از رسالت ، صدا [ ى وحى ]را مىشنيد و نور را مىديد؛ امّا كسى او را مخاطب قرار نمىداد و اين ، دوران آمادگى براى رسالت آن حضرت بود.
بنابر اين ، ده سال ياد شده چون روزگار رسالت آن حضرت به شمار مىآيد و كسى كه در اين ده سال به دنيا آمده باشد ، اگر در دامن پيامبر باشد و او تربيت او را بر عهده گيرد ، چنين شخصى در روزگارى چون روزگار نبوّت به دنيا آمده است و در روزگار جاهليت محض به دنيا نيامده است. از اين روى ، حال وى نسبت به ديگر صحابيان كه ادّعاى همانندى آنان با او در فضل مىشود ، متفاوت است.
گزارش شده سالى كه على عليه السلام به دنيا آمد ، سالى بود كه رسالت پيامبر خدا آغاز شد ، بانگهايى را از سنگها و درختان مىشنيد،ديدگانش روشن گشتهبود و نورها و