آنچه را كه در جان خود از روح و حقيقت اسلام پنهان داشته بود ، اعلام كرد ، شرايطى چون شرايط ديگران نبود و ربطى بهانگيزههاى زندگى نداشت. زيرا اسلام على عليه السلام ژرفتر از آن بود كه به شرايط روز ارتباط داشته باشد ، چون از روح وى سرچشمه مىگرفت ، آن سان كه اشيا از معدنهاى خود و آبها از چشمه سار خويش مىجوشند. چون كودك تا وقتى كه بدون اجازه و مشورت بتواند نماز واجب را ادا كند و به خدا و پيامبرش گواهى دهد ، نمىتواند از آرزوهاى درونى خويش ، تعبير كند .
اوّلين سجدههاى مسلمانان نخستين بر خدايان قريش بود و اوّلين سجده على عليه السلام بر خداى محمّد صلى الله عليه و آله بود.
آرى! اسلام او اسلام كسى بود كه مقرّر شده بود تا بر دوست داشتن خير ، رشد كند و در سايه توجّه پيامبر صلى الله عليه و آله ببالد و پس از او پيشواى دادگران گردد و ناخداى كشتى در درياى گردابها و موجها شود. ۱
از مجموع آنچه آورديم ـ كه اندكى بود از بسيار و حقايق تأييدكننده بسيارى را بر آنچه آورديم ، در اين مجموعه توان ديد ـ نكاتى دانسته مىشود:
1 . ايمان على عليه السلام و باور استوار او به سالها قبل از رسالت رسمى پيامبر صلى الله عليه و آله و اعلام رسمى آن بزرگوار بر مىگردد. بدينسان ، دليل وجود روايات مشهورى كه نشاندهنده آناند كه ايمان على عليه السلام هفت سال قبل از ايمان ديگران بوده است ، روشن مىشود .
2. عمر امام عليه السلام به هنگام اسلام آوردن، گونهگون نقل شده است و هفت ۲ ، هشت ۳ ،
1.الإمام على صوت العدالة الإنسانيّة : ص ۳۸ .
2.تاريخ دمشق : ج ۱ ص ۱۳۴ .
3.التاريخ الكبير : ج ۶ ص ۲۵۹ ش ۲۳۴۳ ، السنن الكبرى : ج ۶ ص ۳۳۹ ح ۱۲۱۶۰ ، تاريخ دمشق : ف ج ۴۲ ص ۲۵ ، المعجم الكبير : ج ۱ ص ۹۵ ح ۱۶۲ .