67
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9

۳۹۲۸.وقعة صِفّينـ به نقل از عمر بن سعد ـ: معاويه به عمرو گفت : اى ابو عبد اللّه ! من تو را به جنگ با اين مردى كه خدايش را عصيان كرده ، خليفه را كشته ، فتنه بر پا ساخته ، جمع را پراكنده و رابطه خويشى را قطع كرده است ، فرا مى خوانم.
عمرو گفت : با كدام مرد؟
معاويه گفت : به جنگ با على!
عمرو گفت : سوگند به خداوند ـ اى معاويه ـ ، تو و على ، همتا نيستيد. تو هجرت ، سابقه ، صحابى بودن ، مبارزه ، فقه و دانش او را ندارى. به خدا سوگند، وى با داشتن همه اينها ، از تيزى و جدّيت ، بهره مندى و عنايت و آزمايش نيكوى الهى برخوردار است. اگر من تو را در جنگ با او همراهى كنم ـ و خودت مى دانى كه در اين كار ، چه خطر و ضررى وجود دارد ـ ، چه چيزى براى من در نظر مى گيرى؟
گفت : نظر خودت چيست؟
گفت : پيشكشىِ مصر.

۳۹۲۹.وقعة صِفّينـ به نقل از ابو جعفر و زيد بن حسن ـ: معاويه از عمرو بن عاص خواست كه سپاه شام را نظم ببخشد. عمرو گفت : به اين شرط كه اگر خدا على بن ابى طالب را كشت و [ حاكميت بر ]سرزمين ها برايت استوار گشت ، اختيار [ تعيين حدود ]فرمانروايى ام را داشته باشم.
معاويه گفت : آيا فرمانروايى ات بر مصر نيست؟
عمرو گفت : آيا مصر ، جايگزين بهشت مى شود ، حالْ آن كه كشتن پسر ابو طالب، بهاى عذاب آتشى است كه «[ عذاب ]از آنان تخفيف نمى يابد و آنها در آن جا نوميدند» ؟
معاويه گفت : اى ابو عبد اللّه ! اگر پسر ابو طالب كشته شد ، اختيار تعيين منطقه فرمانروايى ات با خودت باشد. مواظب باش كسى سخنت را نشنود.

۳۹۳۰.وقعة صِفّينـ به نقل از زُهْرى ، در يادكردِ حوادث روز پنجم از جنگ صفّين ـ: شمر بن ابرهة بن صباح حِمْيرى ، در اين روز ، با گروهى از قاريان شام، خارج شد و به جمع على عليه السلام پيوست و اين كار ، موجب ضعف معاويه و عمرو بن عاص شد.
عمرو گفت : اى معاويه! آيا تو مى خواهى با شاميان با مردى بجنگى كه خويشاوندى نزديك و خويشى پيوسته با محمّد صلى الله عليه و آله داشت و در اسلام ، سابقه اى دارد كه هيچ كس چون او نيست و برازندگى اى در جنگ دارد كه هيچ كدام از ياران محمّد صلى الله عليه و آله ، چنين نبودند و اكنون با شمارى از ياران محمّد صلى الله عليه و آله و جنگجويان ، قاريان قرآن ، اشراف و سابقه دارانِ در اسلام از بين اصحاب ، به جنگ شما آمده است؛ كسانى كه ابهّتى در دل مردم دارند؟


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
66

۳۹۲۸.وقعة صفّين عن عمر بن سعد بإسناده :قالَ مُعاوِيَةُ لِعَمرٍو : يا أبا عَبدِ اللّهِ ، إنّي أدعوكَ إلى جِهادِ هذَا الرَّجُلِ الَّذي عَصى رَبَّهُ وقَتَلَ الخَليفَةَ ، وأظهَرَ الفِتنَةَ ، وفَرَّقَ الجَماعَةَ ، وقَطَعَ الرَّحِمَ !!
قالَ عَمرٌو : إلى مَن ؟
قالَ : إلى جِهادِ عَلِيٍّ .
فَقالَ عَمرٌو : وَاللّهِ يا مُعاوِيَةُ ، ما أنتَ وعَلِيٌّ بِعِكمَي ۱ بَعيرٍ ، ما لَكَ هِجرَتُهُ ولا سابِقَتُهُ ، ولا صُحبَتُهُ ، ولا جِهادُهُ ، ولا فِقهُهُ وعِلمُهُ . وَاللّهِ إنَّ لَهُ مَعَ ذلِكَ حَدّا وجِدّا ، وحَظّا وحُظوَةً ، وبَلاءً مِنَ اللّهِ حَسَنا ، فَما تَجعَلُ لي إن شايَعتُكَ عَلى حَربِهِ ، وأنتَ تَعلَمُ ما فيهِ مِنَ الغَرَرِ وَالخَطَرِ ؟ قالَ : حُكمَكَ . قال : مِصرَ طُعمَةً . ۲

۳۹۲۹.وقعة صفّين عن أبي جعفر وزيد بن حسن :طَلَبَ مُعاوِيَةُ إلى عَمرِو بنِ العاصِ أن يُسَوِّيَ صُفوفَ أهلِ الشّامِ ، فَقالَ لَهُ عَمرٌو : عَلى أنَّ لي حُكمي إن قَتَلَ اللّهُ ابنَ أبي طالِبٍ ، وَاستَوسَقَت لَكَ البِلادُ . قالَ : ألَيسَ حُكمُكَ في مِصرَ ؟ قالَ : وهَل مِصرُ تَكونُ عِوَضا عَنِ الجَنَّةِ ، وقَتلُ ابنِ أبي طالِبٍ ثَمَنا لِعَذابِ النّارِ الَّذي «لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ»۳ ؟ فَقالَ مُعاوِيَةُ : إنَّ لَكَ حُكمَكَ ـ أبا عَبدِ اللّهِ ـ إن قُتِلَ ابنُ أبي طالِبٍ . رُوَيدا لا يَسمَعِ النّاسُ كَلامَكَ . ۴

۳۹۳۰.وقعة صفّين عن الزهريـ في وَقائِعِ اليَومِ الخامِسِ مِن حَربِ صِفّينَ ـ: خَرَجَ في ذلِكَ اليَومِ شِمرُ بنُ أبرَهَةَ بنِ الصَّبّاحِ الحِميَرِيُّ ، فَلَحِقَ بِعَلِيٍّ عليه السلام في ناسٍ مِن قُرّاءِ أهلِ الشّامِ ، فَفَتَّ ۵ ذلِكَ في عَضُدِ مُعاوِيَةَ وعَمرِو بنِ العاصِ ، وقالَ عَمرٌو :
يا مُعاوِيَةُ ، إنَّكَ تُريدُ أن تُقاتِلَ بِأَهلِ الشّامِ رَجُلاً لَهُ مِن مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله قَرابَةٌ قَريبَةٌ ، ورَحِمٌ ماسَّةٌ ، وقِدَمٌ فِي الإِسلامِ لا يُعتَدُّ أحَدٌ بِمِثلِهِ ، ونَجدَةٌ فِي الحَربِ لَم تَكُن لِأَحَدٍ مِن أصحابِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، وإنَّهُ قَد سارَ إلَيكَ بِأَصحابِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله المَعدودينَ ، وفُرسانِهِم وقُرّائِهِم وأشرافِهِم وقُدَمائِهِم فِي الإِسلامِ ، ولَهُم فِي النُّفوسِ مَهابَةٌ . ۶

1.العِكْمان : عِدلان يُشدّان على جانبي الهودج بثوب (لسان العرب : ج ۱۲ ص ۴۱۵ «عكم») .

2.وقعة صفّين : ص ۳۷ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۶۴ نحوه .

3.الزخرف : ۷۵ .

4.وقعة صفّين : ص ۲۳۷ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۵ ص ۱۸۹ .

5.فتّ في ساعده : أضعفه وأوهنه (لسان العرب : ج ۲ ص ۶۵ «فتت») .

6.وقعة صفّين : ص ۲۲۲ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۵ ص ۱۸۰ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 56700
صفحه از 551
پرینت  ارسال به