4 . دفاع از حقّ مردم
هنگامى كه فضايى ناسالم بر جامعه سايه افكنَد و تبليغات مسموم و مخالف ، به ناحق ، گروهى از مردم را كنار گذارند و بر گروهى ديگر ستم روا دارند و ناشايستگان بر زمام حكومتْ چنگ زنند و قدرت اداره جامعه را به دست گيرند و شايستگان را كنار گذاشته ، از صحنه زندگى دور كنند ، گناه آن بر گردن جامعه است ؛ چون راه ستم را بازگذاشته و با پيروى از آنان و تكيه كردن به آنان ، حقّ خود را ضايع كرده است .
مبارزه با اين فضاى آلوده و بازگرداندن حق به جاى خود ، دفاع از حقّ مردم است و چه كسى در اين ترديد دارد كه على عليه السلام شايسته ترين و با كفايت ترين بود؟ آيا عمر بن خطّاب نگفت كه «وى شايسته ترينِ شما براى هدايت شما بر راه حق است» ۱ ؟ پس مردم در گستره حضورشان چه بايد بكنند؟ هنگامى كه امام عليه السلام خويش را معرّفى مى كند و از شايستگى ها و لياقت هايش سخن مى گويد ، در واقع از حقّ ثابت مردم دفاع مى كند ؛ از حقّ شناخت شايسته ترين و به حاكميت رساندن صالح ترين فرد .
اين نكته و امثال آن ، راز سخن گفتن على عليه السلام از خودش را مى نمايانَد . به عبارت ديگر ، در اين موارد ، على بن ابى طالب از «امام على عليه السلام » سخن مى گويد ؛ از شايسته ترين انسانى كه بايد زمام امور را به دست بگيرد .