۳۶۹۷.تاريخ دمشقـ به نقل از زيد بن على ـ: قريشيان در نشستى گِرد آمدند و به بيان افتخارات خود پرداختند تا آن كه به على بن ابى طالب عليه السلام رسيدند و به وى گفتند : اى ابوالحسن! بگو ، كه همه يارانت گفتند. على عليه السلام فرمود :
خداوند به يارى كردن پيامبرش ، ما را بزرگ داشت
و به دست ما پايه هاى اسلام را برافراشت.
به وسيله ما پيامبر و قرآنش را عزّت بخشيد
و به پيروزى و پيشتازى عزيزمان داشت.
در هر رزمگاهى شمشيرهاى ما
جمجمه ها را از كلّه دليران به پرواز درمى آورْد.
جبرئيل، مكرّر به خانه هاى ما مى آمد
و فريضه هاى اسلام و احكام را مى آورْد.
پس ما اوّلين حلالْ شمارِ حلال او
و حرامْ شمارِ همه حرام هاى خداوند بوديم.
ما برگزيده همه ساكنان روى زمين
و نظام آن و زمامدار هر كاريم.
آنان كه در هر ناخوشايندى فرو مى روند
و پاس دارنده حوادث ايّام هستند.
كارها را به اراده شان استحكام مى بخشند
و چيزهاى بسيار استوار را مى شكنند.
از قبيله ابو كَرْب و تُبَّع بپرس
و از اهل كتاب و مشركان.
ما هر كس را كه بخواهيم از او باز داريم، باز مى داريم
و به انجام دادن كارهاى نيك و بخشش مى پردازيم.
شمشيرهاى ما، يورش سپاهيان را برمى گردانَد
و سرِ پادشاهى و بزرگى بر مى افرازيم.
گفتند : اى ابوالحسن! چيزى را براى ما برجا نگذاشتى.