4 / 4
امام زين العابدين
۳۷۱۳.امام زين العابدين عليه السلامـ در زيارت على عليه السلام ـ: درود بر تو، اى امين خدا در روى زمين و اى حجّت خدا بر بندگانش! درود بر تو، اى امير مؤمنان! گواهى مى دهم كه در راه خدا ، آن گونه كه بايد ، جهاد كردى ، به كتابش عمل كردى و از سنّت هاى پيامبرش پيروى كردى ، تا زمانى كه خداوند ، تو را پيش خويش خوانْد و به خواست خود ، تو را پيش خود برد و با دلايل رسايى كه داشتى ، دشمنانت را در برابر حجّتت تسليم ساخت .
۳۷۱۴.امام زين العابدين عليه السلامـ از سـخنان او در مـجلس يزيد ـ: من فرزند علىّ مرتضايم. من فرزند كسى هستم كه بينى ها را به خاك ماليد تا آن كه بگويند : خدايى جز اللّه نيست. من فرزند كسى هستم كه در پيش چشم پيامبر خدا ، با دو شمشير جنگيد و با دو نيزه ضربه زد ، دو بار هجرت كرد ، دو بار بيعت كرد ، بر دو قبله نماز گزارْد ، در بَدر و حُنين جنگيد و به اندازه يك پلك بر هم زدن ، بر خدا كفر نورزيد. من فرزند شايسته ترينِ مؤمنان ، وارث پيامبران ، ريشه كن كننده ملحدان ، سرورِ مؤمنان ، نور مجاهدان ، زينت عبادت كنندگان ، تاجِ گريه كنندگان ، بردبارترينِ بردباران ، برترينِ قيام كنندگان از آل ياسين و پيامبرِ پروردگار جهانيانم.
من فرزند آن تأييد شده با جبرئيل عليه السلام و يارى شده توسط ميكائيل عليه السلام هستم . منم فرزند پاسدار حريم مسلمانان، كُشنده پيمان شكنان و ستمكاران و منحرفان ، جهادكننده با دشمنانش در جنگ ، پر افتخارترينِ همه قريشيان و اوّلين كس از مؤمنان كه به خدا فرا خوانده شد و پاسخ داد ، پيش گامِ پيش گامان ، شكننده تجاوزكاران ، نابود كننده مشركان ، تيرى از تركش خدا عليه منافقان ، زبان حكمتِ پرستندگان ، ياور دين خدا ، ولىّ امر خدا ، بوستان حكمت الهى ، و خزانه دانش خدايى .
او كه پُر گذشت ، بخشنده ، شوخ طبع ، زيركِ ابطحى ، خشنود خوشايند ، پيش قدمِ رادمرد ، صبر كننده روزه دار ، پاكِ نمازگزار ، دليرِ دست و دلْ باز ، قطع كننده نسل ها[ ى دشمنان] و پراكنده كننده احزاب است ؛ استوارْ دل ترينِ آنان ، چابك سوارترينِ آنان ، در سخن گفتن ، جسورترينِ آنان و در تصميم و اراده ، محقَّق سازترين آنان ، در قوّت قلب ، شديدترين است؛ شيرى شجاع و بارانى سيل آساست .
در جنگ ها ، هنگامى كه شمشيرها در هم آميختند و عنان اسبان به هم نزديك شد ، چون سنگ آسيا ، آنان را خُرد مى كند و چون توفان ، آنان را درهم مى كوبد؛ شير حجاز ، صاحب اعجاز ، پهلوان عِراق ، راهبر بر اساس نص و بر پايه شايستگى است؛ مكّى ، مدنى ، ابطحىِ تهامى ، خيفى ، عقبه اى ، بدرى ، اُحدى ، شجرى (بيعت كننده در صلح حديبيه در زير درخت) ، مهاجرى ، از بين عرب ها سرور آنان ، و در هنگامه جنگ شير آن بود.
وارث اهل مَشعر ، پدر سبطين (حسن و حسين عليهماالسلام) ، به وجود آورنده شگفتى ها ، پراكنده كننده لشكرها ، اخترِ درخشنده ، نور مستمر ، شير پيروز خدا ، خواسته هر خواهنده ، و پيروز بر هر پيروزى ، او جدّ من على بن ابى طالب عليه السلام است.