ر. ك : ج 2 ص 137 (على ، مولاى هر كسى است كه پيامبر ، مولاى او است) .
ج 4 ص 465 (ابو ايّوب انصارى) .
6 / 2
ابو هيثم مالك بن تَيّهان
۳۷۷۰.الأوائل ، أبو هلالـ به نقل از هيثم بن عَدى ـ: ابو هيثم در نزد على بن ابى طالب به پا خاست و گفت : حسادت قريش با تو دو گونه است. خوبانِ آنان ، به خاطر رقابت در بزرگى و بلند مرتبگى ، آرزو مى كنند كه چون تو باشند؛ و بَدان آنان ، به گونه اى با تو حسادت مى كنند كه بر دل ها سنگينى مى كند و خوبى ها را از بين مى برد؛ چون آنان وقتى كه نعمتى در تو مى بينند كه از آن برخوردارى و آنان محروم اند ، اين كه به تو برسند ، خشنودشان نمى كند و مى خواهند از تو پيشى بگيرند ، و به خدا كه اين آرزوى آنان ، دور و دست نيافتنى است و از آمادگى مانده اند و هنگامى كه تو بر آنان پيشى گرفتى و نتوانستند به تو برسند ، آنچه را مى بينى ، انجام مى دهند.
سوگند به خدا كه تو سزاوارترين فردى هستى كه بايد قريش ، سپاس گزار وى باشد. هنگامى كه پيامبرشان زنده بود، يارى اش كردى و هنگامى كه درگذشت ، حقوقى را كه بر عهده اش بود ، ادا كردى. سوگند به خدا كه تجاوز كارى شان ، جز بر خودشان نيست و جز بيعت خدا را نشكستند. قدرت خدا ، برتر از قدرت آنان است.
دست و زبان ما انصاريان با توست ؛ دست هايمان براى كسانى كه هستند و زبانمان براى كسانى كه نيستند.