479
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8

۳۷۷۸.أنساب الأشرافـ به نقل از ابو سُخيله ـ: من و سلمان در رَبَذه ، نزد ابوذر رفتيم. گفت : در آينده ، فتنه اى خواهد بود. اگر آن را درك كرديد ، به كتاب خدا و على بن ابى طالبْ پناه ببريد؛ چون من از پيامبر خدا شنيدم كه فرمود : «على، اوّلين كسى است كه به من ايمان آورْد و اوّلين كسى است كه در قيامت با من دست خواهد داد ، و او رئيس مؤمنان است».

۳۷۷۹.تاريخ دمشقـ به نقل از ابو سخيله ـ: من و سلمان ، به حج رفتيم و بر ابوذر وارد شديم و مدّتى نزد وى بوديم. وقتى دچار كمبود مال شديم ، گفتم : اى ابوذر! من اتفاقاتى را مى بينم كه پيش آمده و مى ترسم كه در بينِ مردم ، اختلاف به وجود آيد. اگر چنين شود ، چه دستور مى دهى؟
گفت : همراه كتاب خدا و على بن ابى طالب باش. گواهى مى دهم كه از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود : «على، اوّلين كسى است كه به من ايمان آورد و اوّلين كسى است كه در روز قيامت با من دست خواهد داد. او صدّيق اكبر است. او فاروق است كه بينِ حقّ و باطل ، جدايى مى افكند».

۳۷۸۰.كنز الفوائدـ به نقل از سهل بن سعيد ـ: روزى ابوذر با گروهى از ياران پيامبر خدا نشسته بود و من هم با آنان بودم كه على بن ابى طالب پيدايش شد. ابوذر به او چشم دوخت و سپس رو به جماعت كرد و گفت : چه كسى مردى را مى جويد كه دوستى او ، چون توفانى كه برگ را از درختان مى ريزد ، گناهان را از دوستدارانش بريزد. از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين چيزى را شنيدم.
گفتند : آن شخص كيست؟
گفت : همين مردى كه به سويتان مى آيد؛ پسر عموى پيامبرتان. آن كه ياران محمد صلى الله عليه و آله به او نيازمندند و او به آنان نياز ندارد. از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود : «على، درِ دانش من است و پس از من ، بيان كننده آن چيزى است كه به آن برانگيخته شدم. دوستى اش ايمان و دشمنى اش نفاق و نگاه كردن با مهر و محبّت به او عبادت است».
از پيامبرتان رسول خدا شنيدم كه مى فرمود : «مَثَل كسانِ من در بين امّتم، مَثَل كشتى نوح است كه آن كه بدان سوار شود ، نجات پيدا مى كند ، و آن كه از آن روى بگردانَد ، غرق مى گردد؛ و همچون باب توبه بنى اسرائيل است. آن كه بدان وارد شود ، آسوده و با ايمان است و آن كه آن را ترك كند ، كافر است».
آن گاه على عليه السلام رسيد ، ايستاد و سلام كرد . سپس فرمود : «اى ابوذر! آن كه براى آخرت كار كند ، خداوند ، كار دنيا و آخرتش را برآورده مى كند ، و آن كه بين خود و خدايش را نيكو سازد ، خداوند بين او و بندگانش را نيكو مى سازد ، و آن كه پنهانش را نيكو سازد ، خداوند ، آشكارش را نيكو خواهد كرد. لقمان حكيم به پسرش از روى پنددهى گفت : اى پسرم! چه كسى خداى عز و جل را جُسته و نيافته است؟ چه كسى به خدا پناه آورده و خداوند از او حمايت نكرده است؟ چه كسى بر خدا توكّل كرده و خدا بسنده اش نبوده است؟!».
آن گاه على عليه السلام رفت و ابوذر گفت : سوگند به آن كه جانم به دست اوست، هيچ امّتى كسى را به پيشوايى (يا گفت : به پيروى) نگرفته ، در حالى كه در بين آنان ، داناتر از او به خدا و دين او بوده ، جز آن كه كارشان به سقوط انجاميده است.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8
478

۳۷۷۸.أنساب الأشراف عن أبيسُخيلة:مَرَرتُ أنَا وسَلمانُ ـ بِالرَّبَذَةِ ۱ ـ عَلى أبي ذَرٍّ ، فَقالَ : إنَّهُ سَتَكونُ فِتنَةٌ ، فَإِن أدرَكتُموها فَعَلَيكُم بِكِتابِ اللّهِ وعَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ؛ فَإِنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : عَلِيٌّ أوَّلُ مَن آمَنَ بي ، وأوَّلُ مَن يُصافِحُني يَومَ القِيامَةِ ، وهُوَ يَعسوبُ المُؤمِنينَ . ۲

۳۷۷۹.تاريخ دمشق عن أبي سخيلة :حَجَجتُ أنَا وسَلمانُ ، فَنَزَلنا بِأَبي ذَرٍّ ، فَكُنّا عِندَهُ ما شاءَ اللّهُ ، فَلَمّا حانَ مِنّا حُفوفٌ ۳ ، قُلتُ : يا أبا ذَرٍّ ، إنّي أرى اُمورا قَد حَدَثتَ ، وإنّي خائِفٌ أن يَكونَ فِي النّاسِ اختِلافٌ ، فَإِن كانَ ذلِكَ فَما تَأمُرُني ؟
قالَ: اِلزَم كِتابَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ وعَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ عليه السلام ، فَأَشهَدُ أنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : عَلِيٌّ أوَّلُ مَن آمَنَ بي ، وأوَّلُ مَن يُصافِحُني يَومَ القِيامَةِ ، وهُوَ الصِّدّيقُ الأَكبَرُ ، وهُوَ الفاروقُ ؛ يَفرُقُ بَينَ الحَقِّ وَالباطِلِ . ۴

۳۷۸۰.كنز الفوائد عن سهل بن سعيد :بَينا أبو ذَرٍّ قاعِدٌ مَعَ جَماعَةٍ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ـ وكُنتُ يَومَئِذٍ فيهِم ـ ، إذ طَلَعَ عَلَينا عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام ، فَرَماه أبو ذَرٍّ بِنَظَرِهِ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَى القَومِ بِوَجهِهِ ، فَقالَ : مَن لَكُم بِرَجُلٍ مَحَبَّتُهُ تُساقِطُ الذّنوبَ عَن مُحِبّيهِ كَما تُساقِطُ الرّيحُ العاصِفُ الهَشيمَ مِنَ الوَرَقِ عَنِ الشَّجَرِ ! سَمِعتُ نَبِيَّكُم صلى الله عليه و آله يَقولُ ذلِكَ لَهُ .
قالوا : مَن هُوَ يا أبا ذَرٍّ ؟ قالَ : هُوَ الرَّجُلُ المُقبِلُ إلَيكُم ؛ ابنُ عَمِّ نَبِيِّكُم صلى الله عليه و آله ، يَحتاجُ أصحابُ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله إلَيهِ ، ولا يَحتاجُ إلَيهِم ، سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ : عَلِيٌّ بابُ عِلمي ، ومُبَيِّنٌ لِاُمَّتي ما اُرسِلتُ بِهِ مِن بَعدي ؛ حُبُّهُ إيمانٌ ، وبُغضُهُ نِفاقٌ ، وَالنَّظَرُ إلَيهِ بِرَأفَةٍ ومَوَدَّةٍ عِبادَةٌ .
وسَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله نَبِيَّكُم يَقولُ : مَثَلُ أهلِ بَيتي في اُمَّتي مَثَلُ سَفينَةِ نوحٍ ؛ مَن رَكِبَها نَجا ، ومَن رَغِبَ عَنها هَلَكَ ، ومَثَلُ بابِ حِطَّةٍ في بَني إسرائيلَ ؛ مَن دَخَلَهُ كانَ آمِنا مُؤمِنا ، ومَن تَرَكَهُ كَفَرَ .
ثُمَّ إنَّ عَلِيّا عليه السلام جاءَ فَوَقَفَ فَسَلَّمَ ، ثُمَّ قالَ : يا أبا ذَرٍّ ، مَن عَمِلَ لِاخِرَتِهِ كَفاهُ اللّهُ أمرَ دُنياهُ وآخِرَتِهِ ، ومَن أحسَنَ فيما بَينَهُ وبَينَ اللّهِ كَفاهُ اللّهُ الَّذي بَينَهُ وبَينَ عِبادِهِ ، ومَن أحسَنَ سَريرَتَهُ أحسَنَ اللّهُ عَلانِيَتَهُ .إنَّ لُقمانَ الحَكيمَ قالَ لِابنِهِ وهُوَ يَعِظُهُ : يا بُنَيَّ ، مَنِ الَّذِي ابتَغَى اللّهَ عَزَّ وجَلَّ فَلَم يَجِدهُ ؟ ! ومَن ذَا الَّذي لَجَأَ إلَى اللّهِ فَلَم يُدافِع عَنهُ ؟ ! أم مَن ذَا الَّذي تَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ فَلَم يَكفِهِ ؟ !
ثُمَّ مَضى ـ يَعني عَلِيّا عليه السلام ـ فَقالَ أبو ذَرٍّ : وَالَّذي نَفسُ أبي ذَرٍّ بِيَدِهِ ، ما مِن اُمَّةٍ ائتَمَّت ـ أو قالَ : اتَّبَعَت ـ رَجُلاً وفيهِم مَن هُوَ أعلَمُ بِاللّهِ ودينِهِ مِنهُ ، إلّا ذَهَبَ أمرُهُم سَفالاً ۵ . ۶

1.الرَّبَذَة : من قرى المدينة على ثلاثة أيّام ، قريبة من ذات عرق ، على طريق الحجاز إذا رحلت من فيد تريد مكّة . وبهذا الموضع قبر أبي ذرّ الغفاري رضى الله عنه(معجم البلدان : ج ۳ ص ۲۴) .

2.أنساب الأشراف : ج ۲ ص ۳۶۱ ، شرح نهج البلاغة : ج ۱۳ ص ۲۲۸ ؛ المسترشد : ص ۲۹۰ ح ۱۰۶ كلاهما عن أبي رافع و ص ۲۱۴ ح ۵۸ عن عليّ بن أبي رافع ، رجال الكشّي : ج۱ ص ۱۱۳ الرقم ۵۱ ، الأمالي للطوسي : ص ۱۴۷ ح ۲۴۲ ، تفسير العيّاشي : ج ۱ ص ۴ ح ۴ ، بشارة المصطفى : ص ۸۴ كلّها نحوه وراجع المناقب للكوفي : ج ۱ ص ۲۷۷ ح ۱۹۱ .

3.الحُفُوف: قِلّة مالٍ (تاج العروس : ج۱۲ ص۱۴۳ «حفف»). وفي المصادر الاُخرى: «الخفوف» وهو الأنسب.

4.تاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۴۱ ح ۸۳۶۹ ؛ الأمالي للصدوق : ص ۲۷۴ ح ۳۰۴ ، الإرشاد : ج ۱ ص ۳۱ كلاهما نحوه .

5.السَّفال : نقيض العَلاء (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۳۳۷ «سفل») .

6.كنز الفوائد : ج ۲ ص ۶۷ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 100422
صفحه از 578
پرینت  ارسال به