6 / 5
ابو سعيد خُدْرى
۳۷۸۱.شرح نهج البلاغةـ به نقل از ابو سعيد خُدْرى ـ: ما به نور ايمانمان على بن ابى طالب را دوست مى داريم. هر كس كه او را دوست داشته باشد ، مى فهميم كه از ماست.
۳۷۸۲.الأمالى ، طوسىـ به نقل از ابو سعيد خدرى ، هنگامى كه از على عليه السلام ياد كردند ـ: او در نزد پيامبر خدا ، جايگاه ويژه اى داشت. براى على در نزد پيامبر صلى الله عليه و آله ، حضورى [ براى آموزش خصوصى] بود كه براى هيچ كس ديگر نبود.
ر . ك : ج 12 ص 367 (نفاق) .
6 / 6
اَنَس بن مالك
۳۷۸۳.الأمالى ، طوسىـ به نقل از عبد المؤمن انصارى ، از پدرش ، از انس بن مالك ـ: از انس پرسيدم : به نظر تو چه كسى نزد پيامبر خدا پيش تر بود. گفت : هيچ كس را به اعتبار على بن ابى طالب نديدم. در نيمه هاى شب ، مرا مى فرستاد كه او را بياورم و تا صبح با او خلوت مى كرد و تا زمانى كه از دنيا رفت ، على نزد او چنين بود.
۳۷۸۴.شرح نهج البلاغة :گروهى از اساتيد ما آورده اند ... كه على عليه السلام ، مردم را در صحن دار الحكومه (و يا گفته اند صحن مسجد جامع كوفه) سوگند داد و فرمود : «كدام يك از شما شنيده است كه پيامبر خدا مى فرمود : هر كه من مولاى اويم ، على مولاى اوست ؟».
دوازده نفر برخاستند و گواهى دادند و انس بن مالك در بينِ جمعيت بود و برنخاست. على عليه السلام به وى فرمود : «اى انس! با آن كه شاهد اين [سخن پيامبر ]بودى ، چه چيزْ موجب شد كه برنخيزى و گواهى ندهى؟».
انس گفت : اى امير مؤمنان! پير شده ام و فراموش كرده ام.
فرمود : «پروردگارا! اگر دروغگوست ، سفيدى اى بر چهره اش نِه كه دستار ، آن را نپوشانَد».
طلحة بن عمير گفت : سوگند به خدا كه پس از آن ، پيسى را بر پيشانى اش ديدم.
و عثمان بن مطرّف گزارش داده كه مردى در اواخر عمر انس بن مالك ، از وى درباره على بن ابى طالب عليه السلام پرسيد.
انس گفت : من بعد از روز صحن [ و ماجراى استشهاد و نفرين على عليه السلام ]تصميم گرفتم كه هرگاه از من درباره على عليه السلام پرسيده شد ، هيچ حديثى را كتمان نكنم. او در روز قيامت ، سردسته پرهيزگاران است. سوگند به خدا كه اين را از پيامبرتان شنيدم!