509
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8

۳۸۱۱.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از خَيثَمة بن عبد الرحمان ـ: از سعد بن مالك [ ابى وقّاص] ، هنگامى كه كسى به وى گفت : على به تو ايراد مى گيرد كه از او باز مانده اى [ و او را يارى نكرده اى] ، شنيدم كه گفت : سوگند به خدا، نظرى بود كه به نظرم رسيد و نظرم اشتباه بود . به على بن ابى طالب، سه چيز داده شده است كه اگر يكى از آنها به من داده مى شد ، از دنيا و هر آنچه در آن است ، برايم دوستْ داشتنى تر بود :
در روز غديرِ خم ، پيامبر خدا پس از ستايش و ثناى خداوند فرمود:«آيا مى دانيد كه من بر مؤمنان، سزاوارترم؟».
گفتيم : آرى.
فرمود : «پروردگارا! هر كس كه من مولاى اويم ، على مولاى اوست. آن كه او را دوست مى دارد ، دوست بدار ، و آن كه او را دشمن مى دارد ، دشمن بدار».
در جنگ خيبر ، در حالى كه چشمْ درد داشت و جايى را نمى ديد ، نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آورده شد. گفت : اى پيامبر خدا! چشم من ، درد مى كند . به چشمش آب دهان ماليد و برايش دعا كرد و تا زمانى كه به شهادت رسيد ، دچار چشمْ درد نشد و خيبر را هم فتح كرد.
و پيامبر خدا ، عمويش عبّاس و ديگران را از مسجد، بيرون كرد. عبّاس به وى گفت: ما را كه از خويشان و عموى تو هستيم ، بيرون مى كنى و على را ساكن مى كنى؟ فرمود : «من شما را بيرون نكردم و او را ساكن نساختم؛ بلكه خداوند، شما را بيرون كرده و او را ساكن ساخته است».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8
508

۳۸۱۱.المستدرك على الصحيحين عن خيثمة بـن عبد الرحمن :سَمِعتُ سَعدَ بنَ مالِكٍ ۱ ، وقالَ لَهُ رَجُلٌ : إنَّ عَلِيّا يَقَعُ فيكَ أنَّكَ تَخَلَّفتَ عَنهُ ! فَقالَ سَعدٌ : وَاللّهِ إنَّهُ لَرَأيٌ رَأَيتُهُ ، وأخطَأَ رَأيي ، إنَّ عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ عليه السلام اُعطِيَ ثَلاثا ، لَأَن أكونَ اُعطيتُ إحداهُنَّ أحَبُّ إلَيَّ مِنَ الدُّنيا وما فيها :
لَقَد قالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَومَ غَديرِ خُمٍّ بَعدَ حَمدِ اللّهِ وَالثَّناءِ عَلَيهِ : هَل تَعلَمونَ أنّي أولى بِالمُؤمِنينَ ؟ قُلنا : نَعَم . قالَ صلى الله عليه و آله : اللّهُمَّ مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَولاهُ ؛ والِ مَن والاهُ ، وعادِ مَن عاداهُ .
وجيءَ بِهِ يَومَ خَيبَرَ وهُوَ أرمَدُ ما يُبصِرُ ، فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنّي أرمَدُ ، فَتَفَلَ في عَينَيهِ ودَعا لَهُ ، فَلَم يَرمَد حَتّى قُتِلَ ، وفُتِحَ عَلَيهِ خَيبَرُ .
وأخرَجَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَمَّهُ العَبّاسَ وغَيرَهُ مِنَ المَسجِدِ ، فَقالَ لَهُ العَبّاسُ : تُخرِجُنا ونَحنُ عَصَبَتُكَ وعُمومَتُكَ ، وتُسكِنُ عَلِيّا ؟ ! فَقالَ صلى الله عليه و آله : ما أنَا أخرَجتُكُم وأسكَنتُهُ ، ولكِنَّ اللّهَ أخرَجَكُم وأسكَنَهُ . ۲

1.هو سعد بن أبي وقّاص ، واسم أبي وقّاص : مالك (اُسد الغابة : ج ۲ ص ۴۵۲ الرقم ۲۰۳۸) .

2.المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۱۲۶ ح ۴۶۰۱ وراجع السنّة لابن أبي عاصم : ج ۲ ص ۵۹۵ ح ۱۳۸۴ والمناقب للكوفي : ج ۲ ص ۴۰۱ ح ۸۷۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 101401
صفحه از 578
پرینت  ارسال به