۳۸۳۲.مُرُوج الذهبـ به نقل از ابن عبّاس ، در جواب معاويه كه از وى پرسيد : نظرت درباره
على چيست؟ ـ : خداوند ، از ابو الحسن، خشنود باشد. سوگند به خدا، على ، پرچم هدايت و پناه پرهيزگارى ، مركز خِرَد و درياى بخشش ، كوه عقل و پناهگاه بزرگى براى مردم بود. به شاهراه ، فرا مىخوانْد و چنگ زننده به دستاويز استوار بود. بهترين كس در بين ايمان آورندگان و پرهيزگاران بود. برترين كسى بود كه لباس پوشيد و ردا افكند ، و نيكوكارترينْ كسى بود كه پاىافزارى پوشيد و تلاش كرد. فصيحترين كسى بود كه نفس كشيد و خوانْد ، و فردى بود كه جز پيامبران و محمّد مصطفى ، بيشتر از همه از نجوا باخبر بود و صاحب دو قبله بود . پس آيا كسى همپاى او مىشود؟
او پدر سبطين بود. آيا بشرى همسنگ او مىشود؟ او شوهر بهترينِ زنان بود. آيا هيچ كدام از مردم شهر بر او برترى مىيابد؟ كُشنده شيران بود و در جنگها كمينكننده بود. چشم من چون او نديد و نخواهد ديد. بر هر كسى كه به او عيب مىگيرد ، نفرين خدا و بندگانش تا روز واپسين باد!
معاويه گفت : آرام، اى ابن عبّاس! درباره پسر عمويت بسيار گفتى.