551
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8

۳۸۵۹.الأمالى ، طوسىـ به نقل از موسى بن عبد اللّه‏ اسدى ـ : وقتى مردم بصره شكست خوردند ، على بن ابى طالب ، دستور داد عايشه را در قصر ابو خلف، جاى دهند. وقتى در آن جاى گرفت ، عمّار بن ياسر به نزدش آمد و گفت : اى مادر! شمشير زدن فرزندانت براى دينشان را چگونه ديدى؟
عايشه گفت : اى عمّار! آيا چون پيروز شدى ، خود را برحق مى‏پندارى؟
گفت : من بيشتر از اين [كه ربطى به پيروزى‏ام داشته باشد] ، خود را بر حق مى‏دانم . سوگند به خدا، اگر ما را با شمشير مى‏زديد ، به گونه‏اى كه ما را به نخلستان‏هاى منطقه هَجَر مى‏رانديد ، باز هم مى‏دانستيم كه ما بر حقّيم و شما بر باطليد.
عايشه به وى گفت : چنين توهّم كرده‏اى؟ اى عمّار! از خدا بترس. تو كهنْ‏سال شده‏اى ، استخوانت فرسوده و عمرت پايان يافته است و به خاطر فرزند ابو طالب ، دينت را از دست دادى.
عمّار گفت : سوگند به خدا، من از بينِ ياران پيامبر خدا براى خودم انتخابى كردم و ديدم كه على ، از همه آنان نسبت به كتاب خداوند عز و جل پُرخوان‏تر است و نسبت به تأويل آن ، آگاه‏تر است و از همه آنان ، بيشتر حرمت آن را نگه مى‏دارد و به سنّت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ، آشناتر است؛ افزون بر خويشاوندى او با پيامبر خدا و زيادى گرفتارى و رنجش او در راه اسلام.
آن‏گاه ، عايشه ساكت شد.

6 / 20

عمر بن خطّاب

۳۸۶۰.تاريخ دمشقـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ : خداوندا! هيچ گرفتارى و سختى‏اى نازل
مكن ، جز آن كه ابو الحسن ، كنار من باشد.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8
550

۳۸۵۹.الأمالي للطوسي عن موسى بن عبد اللّه‏ الأسدي : لَمَّا انهَزَمَ أهلُ البَصرَةِ أمَرَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه ‏السلام أن تَنزِلَ عائِشَةُ قَصرَ أبي خَلَفٍ ، فَلَمّا نَزَلَت جاءَها عَمّارُ بنُ ياسِرٍ فَقالَ لَها : يا اُمَّتَ ، كَيفَ رَأَيتِ ضَربَ بَنيكِ دون دينِهِم بِالسَّيفِ ؟ فَقالَت : اِستَبصَرتُ يا عَمّارُ مِن أجلِ أنَّكَ غَلَبتَ .
قالَ : أنَا أشَدُّ استِبصارا مِن ذلِكَ ، أما وَاللّه‏ِ لَو ضَرَبتُمونا حَتّى تَبلُغونا سَعَفاتِ هَجَرَ لَعَلِمنا أنّا عَلَى الحَقِّ ، وأنَّكُم عَلَى الباطِلِ .
فَقالَت لَهُ عائِشَةُ : هكَذا يُخَيَّلُ إلَيكَ ، اتَّقِ اللّه‏َ يا عَمّارُ ، فَإِنَّ سِنَّكَ قَد كَبِرَ ، ودَقَّ عَظمُكَ ، وفَنِيَ أجَلُكَ ، وأذهَبتَ دينَكَ لِابنِ أبي طالِبٍ .
فَقالَ عَمّارٌ : إنّي وَاللّه‏ِ اختَرتُ لِنَفسي في أصحابِ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ، فَرَأَيتُ عَلِيّا أقرَأَهُم لِكِتابِ اللّه‏ِ عَزَّ وجَلَّ ، وأعلَمَهُم بِتَأويلِهِ ، وأشَدَّهُم تَعظيما لِحُرمَتِهِ ، وأعرَفَهُم بِالسُّنَّةِ مَعَ قَرابَتِهِ مِن رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ، وعِظَمِ عَنائِهِ وبَلائِهِ فِي الإِسلامِ ، فَسَكَتَت . ۱

6 / 20

عُمَرُ بنُ الخَطّابِ

۳۸۶۰.تاريخ دمشق عن عمر بن الخطّاب : اللّهُمَّ لا تُنزِلَنَّ شَديدَةً إلّا وأبُو الحَسَنِ إلى جَنبي . ۲

1.الأمالي للطوسي : ص ۱۴۳ ح ۲۳۳ ، بشارة المصطفى : ص ۲۸۱ وفيه «ابن أبي خلف» بدل «أبي خلف» ، الشافي : ج ۴ ص ۳۵۵ .

2.تاريخ دمشق : ج ۵۳ ص ۳۵ ، فرائد السمطين : ج ۱ ص ۳۴۳ ح ۲۶۴ ، ذخائر العقبى : ص ۱۴۹ ، الرياض النضرة : ج ۳ ص ۱۶۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 88971
صفحه از 578
پرینت  ارسال به