۳۸۶۱.المناقب ، خوارزمىـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ : پروردگارا! مرا با مشكلى وانگذار كه پسر ابو طالب براى چارهجويى آن ، زنده نباشد.
۳۸۶۲.أنساب الأشرافـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ : خداوند، مرا در مشكلى وانگذارد كه ابو الحسن براى حلّ آن حاضر نباشد.
۳۸۶۳.الكافىـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ : اگر على نبود ، عمر هلاك مىشد.
۳۸۶۴.كنز العمّالـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ : اى پسر ابـو طالب! همواره تو برطرف كننده هر شبهه و روشن كننده هر حكمى هستى.
۳۸۶۵.فضائل الصحابة ، ابن حنبلـ به نقل از سعيد بن مُسَيّب ـ : عمر ، همواره از اين كه مشكلى پيش آيد و ابو الحسن براى حلّ آن حاضر نباشد ، به خدا پناه مىبُرد .
۳۸۶۶.امام صادق عليه السلام : عمر بن خطّاب بر حجر الأسود گذر كرد و [ خطاب به آن ]گفت : به خدا، اى سنگ! ما مىدانيم كه تو سنگى هستى كه سود و زيانى نمىرسانى ، جز آن كه پيامبر خدا را ديديم كه تو را دوست مىدارد، پس ما هم تو را دوست مىداريم.
امير مؤمنان [ در انتقاد از دعاى عمر] ، فرمود : «چهطور ، ابن خَطّاب؟ سوگند به خدا كه خداوند ، آن را روز قيامت بر مىانگيزانَد ، در حالى كه زبان و دو لب دارد و براى هر كس كه حج گزارده ، گواهى خواهد داد. او دست خدا در روى زمين است كه توسط آن با بندگانش بيعت مىكند» .
عمر گفت : خداوند در هيچ سرزمينى ما را بدون حضور على بن ابى طالب ، نگه ندارد.