۳۸۷۲.الصراط المستقيمـ به نقل از شهر بن حَوشَب ـ : هنگامى كه عمر تقسيم بيت المال را از حسن و حسين عليهماالسلام شروع كرد ، پسرش به وى گفت : آن دو را بر من پيش داشتى ، در حالى كه من صحابى پيامبر صلى الله عليه و آله بودم و مهاجرت كردم و آن دو نبودند؟
عمر گفت : ساكت ، بى مادر! سوگند به خدا پدر آن دو ، بهتر از پدر تو ، و مادرشان بهتر از مادر تو بود.
۳۸۷۳.بشارة المصطفىـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ : آگاه باشيد كه جز با ولايت و محبّت على بن ابى طالب ، شرافت هيچ كس كامل نمىشود.
۳۸۷۴.تاريخ بغدادـ به نقل از عمر بن خطّاب ، هنگامى كه فردى را ديد كه على عليه السلام را بد مىگويد ـ : به نظر من تو منافقى. از پيامبر خدا شنيدم كه مىفرمود : «على نسبت به من ، چون هارون نسبت به موسى عليه السلام است ، جز آن كه پس از من پيامبرى نيست».
۳۸۷۵.فضائل الصحابة ، ابن حنبلـ به نقل از عروة بن زبير ـ : در نزد عمر ، مردى نسبت به على عليه السلام بد گفت. عمر به وى گفت : صاحب اين قبر را مىشناسى؟ او محمّد ، پسر عبد اللّه ، پسر عبد المطلّب است و على ، پسر ابو طالب ، پسر عبد المطّلب است. على را جز به نيكى نام نبر؛ چون اگر با او دشمنى كنى ، اين (پيامبر صلى الله عليه و آله ) را در قبرش آزار مىدهى.
۳۸۷۶.المستدرك على الصحيحينـ بــه نـقـل از ابو هُرَيره ـ : عمر بن خطّاب گفت : سه ويژگى به على بن ابى طالب داده شده است كه اگر يكى از آنها براى من بود ، برايم از اين كه شتران سرخ موى به من بدهند ، دوست داشتنىتر بود.
گفته شد : اى امير مؤمنان! آن ويژگىها چيست؟
گفت : ازدواج او با فاطمه ، دختر پيامبر خدا ؛ سكونتش در كنار پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد كه آنچه بر پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد حلال بود ، بر او حلال بود؛ و پرچم جنگ خيبر [ كه پيامبر خدا به وى سپرد] .