565
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8

۳۸۸۱.مسند زيدـ به نقل از زيد بن على از پدرش ، از جدش ـ : امام على عليه ‏السلام درباره زنى آبستن كه به زنا اعتراف كرده بود و عمر به سنگسار او حكم داده بود ، به عمر فرمود:«گويا او را تحت فشار گذاشته‏اى و يا ترسانده‏اى؟».
عمر گفت : همين طور است.
فرمود : «آيا نشنيده‏اى كه رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله فرمود : "كسى كه پس از گرفتار شدن ، اعتراف مى‏كند ، حد بر او جارى نمى‏شود"؟ همانا كسى كه در بند كشيده شود ، يا زندانى گردد و يا تهديد شود ، اقرارش اثرى ندارد».
عمر ، زن را رها كرد و گفت : زنان از زادنِ كسى چون على‏بن ابى طالب ناتوانند. اگر على نبود،عمر هلاك مى‏شد.

ر . ك : ج 9 ص 433 (برترينِ اهل زمين در ايمان) .
ج 10 ص 567 (دانش دين) .
ج 11 ص 489 (نمونه‏هايى از داورى‏هاى امام على پس از پيامبر) .
ج 3 ص 17 (مشورت عمر با امام در مشكلات) و ص 19 (پذيرش آراى امام از سوى عمر)
و ص 39 (شايستگان خلافت از ديدگاه عمر) .

6 / 21

عمرو بن حَمِق

۳۸۸۲.وقعة صفينـ بـه نقل از عبد اللّه‏ بـن شـريك ـ : عمرو بن حمق گفت : سوگند به خدا، اى امير مؤمنان! اين كه به تو پاسخ مثبت دادم و با تو بيعت كردم ، نه به خاطر خويشى بين من و تو بود ، و نه به اميد مالى كه به من بدهى ، و نه به خاطر قدرتى كه موجب بلند آوازگى من شود؛ بلكه تو را به خاطر پنج ويژگى دوست دارم : تو پسر عموى پيامبر خدايى؛ و نخستين مؤمن به اويى؛ و شوهر بانوى زنان امّت ، فاطمه دختر محمد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله هستى؛ و پدر نسلى هستى كه در بين ما از پيامبر خدا به جا مانده است؛ و در بين مهاجران، پُرسهم‏ترينِ
آنان در جهادى.
اگر من به جا به جايى كوه‏هاى استوار و كشيدن آب درياهاى پُر آب، مجبور شوم تا روزى بر من فرا رسد كه در كارى به دوستداران تو كمك كنم و دشمنان تو را سست كنم ، [باز هم] گمان نمى‏كنم حقوقى را كه تو بر گردنم دارى ، گزارده باشم .
امير مؤمنان على عليه ‏السلام فرمود : «پروردگارا! دلش را به تقوا نورانى كن و به راه راست، هدايتش فرما. اى كاش در سپاه من ، صد نفر چون تو بود!».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8
564

۳۸۸۱.مسند زيد عن زيد بن عليّ عن أبيه عن جدّه عن الإمام عليّ عليهم ‏السلامـ أنَّهُ قالَ لِعُمَرَ فِي امرَأَةٍ حامِلٍ اعتَرَفَت بِالفُجورِ فَأَمَرَ بِها أن تُرجَمَ ـ : فَلَعَلَّكَ انتَهَرتَها أو أخَفتَها ؟ قالَ : قَد كانَ ذلِكَ ، فَقالَ : أ وَما سَمِعتَ رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله يَقولُ : لا حَدَّ عَلى مُعتَرِفٍ بَعدَ بَلاءٍ ، إنَّهُ مَن قَيَّدتَ أو حَبَستَ أو تَهَدَّدتَ فَلا إقرارَ لَهُ . قالَ : فَخَلّى عُمَرُ سَبيلَها ، ثُمَّ قالَ : عَجَزَتِ النِّساءُ أن تَلِدَ مِثلَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ ، لَو لا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَرُ . ۱

راجع : ج 9 ص 432 (أرجح أهل الأرض إيماناً) .
ج 10 ص 566 (علم الدين) .
ج 11 ص 488 (نماذج من قضاياه بعد النبيّ) .
ج 3 ص 16 (استشارة عمر الإمامَ فيالمعضلات) ، و ص 18 (استنجاد عمر برأى الإمام)
و ص 38 (رأي عمر فيمن رشّحهم للخلافة) .

6 / 21

عَمرُو بنُ الحَمِقِ

۳۸۸۲.وقعة صفّين عن عبد اللّه‏ بن شريك : قالَ عَمرُو بنُ الحَمِقِ : إنّي ـ وَاللّه‏ِ يا أميرَ المُؤمِنينَ ! ـ ما أجَبتُكَ ولا بايَعتُكَ عَلى قَرابَةٍ بَيني وبَينَكَ ، ولا إرادَةِ مالٍ تُؤتينيهِ ، ولَا التِماسِ سُلطانٍ يُرفَعُ ذِكري بِهِ ، ولكِن أحبَبتُكَ لِخِصالٍ خَمسٍ :
أنَّكَ ابنُ عَمِّ رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ، وأوَّلُ مَن آمَنَ بِهِ ، وزَوجُ سَيِّدةِ نِساءِ الاُمَّةِ فاطِمَةَ بِنتِ مُحَمَّدٍ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ، وأبُو الذُّرِّيَّةِ الَّتي بَقِيَت فينا مِن رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ، وأعظَمُ رَجُلٍ مِنَ
المُهاجِرينَ سَهما فِي الجِهادِ .
فَلَو أنّي كُلِّفتُ نَقلَ الجِبالِ الرَّواسي ، ونَزحَ البُحورِ الطَّوامي ، حَتّى يَأتِيَ عَلَيَّ يومي في أمرٍ اُقَوّي بِهِ وَلِيَّكَ ، واُوهِنُ بِهِ عَدُوَّكَ ، ما رَأَيتُ أنّي قَد أدَّيتُ فيهِ كُلَّ الَّذي يَحِقُّ عَلَيَّ مِن حَقِّكَ .
فَقالَ أميرُ المُؤمِنينَ عَلِيٌّ عليه ‏السلام : اللّهُمَّ نُوِّر قَلبَهُ بِالتُّقى ، وَاهدِهِ إلى صِراطٍ مُستَقيمٍ ، لَيتَ أنَّ في جُندي مِئَةً مِثلَكَ . ۲

1.مسند زيد : ص ۳۳۵ ، كشف اليقين : ص ۷۳ ح ۵۵ ، كشف الغمّة : ج ۱ ص ۱۱۳ ؛ ذخائر العقبى : ص ۱۴۶ وليس فيه ذيله «ثمّ قال . ..» ، المناقب للخوارزمي : ص ۸۱ ح ۶۵ .

2.وقعة صفّين : ص ۱۰۳ ، الاختصاص : ص ۱۴ ؛ جمهرة خطب العرب : ج ۱ ص ۳۲۱ ، شرح نهج البلاغة : ج ۳ ص ۱۸۱ كلّها نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج8
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 88969
صفحه از 578
پرینت  ارسال به